پست های مشابه

شادینک

به نام خدا سلام ما اوووومدییییم😊 با شارژ مجدد بسته اقتصادی عید غدیرمون ... دیگه نگیم از مشکلات و گرونیااااا🥴 اما محتویات بسته : _ ریسه ی خالدار طلاکوب _ چسب مایع راضی کوچک _چهار عدد فوم سبز برش خورده «یا علی» «عیدغدیر مبارک» «نماد غدیر» _ یک بسته پولک ریز ستاره و گل در رنگ های سبز و زرد _ یک عدد سینی کوچک برای پذیرایی شکلات توسط بچه ها 🍬🍡 قیمت : ۶۸۰۰۰ تومان #عید #غدیر #عیدانه #عید_غدیر #یاعلی #یا_علی #یا_علی_مدد #فوم #پولک #سینی_کوچک #سینی #نماد #نماد_غدیر #ریسه #ریسه_عید #شادینک #شادی #شادی_دینی_کودکان #شادی_های_مذهبی

15 تیر 1400 13:18:11

6 بازدید

شادینک

و رونمایی از حسینیه کوچک من ... می‌دونم خیلی ها منتظرش بودند یه کم دیر شد ولی به درد همه ی ایام سال میخوره ... فقط خبر اینکه قراره خیلی اتفاق ها برای حسینیه بیفته ... جهت سفارش دایرکت و واتساپ درخدمتیم .

17 شهریور 1401 12:57:27

7 بازدید

شادینک

مژده که عید اومده نور بارونه آسمون بر شما بادا مبارک عید ماه رمضون  رسیده موسم شادی دل روزه دارا گلای خنده شکفته رو لب فرشته‌ها عید سعید فطر مبارک باد #شادینک #عید_فطر #اسلام_برای_کودکان #ماه_مبارک_رمضان #عیدفطر #عید_بندگی

22 اردیبهشت 1400 18:36:10

1 بازدید

شادینک

#شادینک #شادیهای مذهبی #ولادت حضرت مسیح #شادیهای_مذهبی #عیسی_مسیح

05 دی 1399 12:31:59

3 بازدید

شادینک

عزاداری‌هاتون قبول باشه 💚 ورق بزنید تا جزییات حسینیه‌ی کوچک من رو ببینید...🌼 ممنون که با استقبالتون ما رو حمایت کردید 🙏💚 پیشنهاداتتون رو با ما در میون بذارید ما روی تمامشون فکر میکنیم و هدفمون این هست که بتونیم بسته های مفید و با ارزشی در اختیار کودکان قرار بدیم📑📋🖊️✅ ... پیشاپیش بگم که منتظر بسته بعدی ما باشید ✨😍 # حسینیه #هیئت #حسین #عزاداری #عزادازی_حسینی #محرم #کودکانه

30 مرداد 1400 20:10:32

15 بازدید

شادینک

ادامه ی داستان دوم: زنش که دید زهیر انقدر خوشحاله، بهش گفت: مبارکت باشه . آخه زن زهیر آدم خیلی خوب و باهوشی بود. همین که زهیر وارد شده بود، دیده بود که زهیر دوباره یادش اومده که چقدر عاشق امام حسینه. فهمیده بود که زهیر از این جا به بعد رو می خواد همراه امام حسین بره. زهیر هر چی داشت و نداشت به زنش بخشید و گفت تو برگرد پیش خانواده‌ ت. من میخوام با امام حسین برم، هر جایی که میره. زن زهیر گفت: میشه من هم ببری؟ زهیر گفت: آخه اونجا جای زن‌ ها نیست. اذیت می‌شی. من خیلی دوستت دارم، دوست ندارم اذیت شی. زنش گفت: باشه. پس میشه ازت یه خواهشی بکنم؟ فکر می کنین زنش چی میخواست؟ پول؟ این که نامه بنویسه؟ زود برگرده؟ نه… من که گفتم زن زهیر چقدر عاشق پیامبر بود. زهیر گفت: باشه، بگو چی میخوای؟ گفت: اون دنیا، پیش پدربزرگ امام حسین (یعنی پیامبر) منو یادت نره زهیر از کاروان خودش جدا شد و همراه امام حسین رفت. وقتی کاروان امام حسین به کربلا رسید یکی از دشمنان می‌خواست یکی از چادرها رو آتش بزنه. زهیر و چند نفر دیگه سریع رفتن سمتش و با شمشیرهاشون فراری‌ ش دادن. اونا زهیر رو خوب می‌ شناختن. یادتونه که گفتم، زهیر یه فرمانده جنگی خیلی معروف بود. یکی از آدم های سپاه دشمن گفت: عه! زهیر! تو که اصلا طرفدار حسین نبودی! تو که باهاش قهر بودی! حالا چرا داری براش می جنگی؟! زهیر گفت: می‌ بینی که الان اینجام و با حسین هستم. تازه شما بودین که به حسین نامه نوشتین که بیا کمک‌ مون کن! حالا شماها چرا باهاش می‌جنگین؟ من اومدم تا جونمو بدم، اما نذارم که به نوه‌ ی پیامبر آسیبی برسونین. ظهر شد و جنگ شد. موقع نماز بود. امام حسین همراه یارانش ایستاد که نماز جماعت بخونن. اما ممکن بود وسط نماز دشمن بهشون حمله کنه. پس چی کار کردن؟ دو نفر با شمشیر ایستادن جلوی نماز جماعت، که اگر کسی خواست به نمازخون‌ ها حمله کنه، ازشون دفاع کنن. یکی از اون دو نفر کی بود؟ آفرین، زهیر. زهیر تیرها رو با شمشیر و سپرش دور می‌کرد که یه وقت به امام حسین و یارانش که داشتن نماز می خوندن، نخوره. اون روز بالاخره زهیر به آرزوش رسید. در راه امام حسین شهید شد و اون دنیا بهترین جای بهشت رو نصیب خودش کرد. بهترین جای بهشت کجاست ؟. جایی که همه‌ی آدم خوبا یادشون میاد چقدر عاشق امام حسین بودن! کی دلش میخواد توی بهشت با امام حسین باشه؟؟؟ بلند بگه یاحسین #داستان_نجات #کشتی_نجات_امام_حسین #شادینک #شادی_های_مذهبی

06 مهر 1399 14:08:55

0 بازدید

شادینک

0

0

پیامبر اکرم (ص) فرمود: برای شهادت حسین (ع) حرارت و‌ گرمایی در دل های مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود . از کودکی به نام حسین، آشنا شدم تا کم کَمَک به درد غمش، مبتلا شدم مادر نهاد بر لب من مُهر کربلا تا وارث محبّت خون خدا شدم شیرینی و طراوت این عشق ناب را از شیر او چشیدم و چون غنچه، وا شدم تا دستِ درد، پیرهن عافیت درید با مرهم زیارت آقا، دوا شدم پوشانْد جامه‌ی سیَهم در عزای او تا از سیاهی دل از آن پس رها شدم در هیأتی که پای به زنجیر عشق داشت هر سال مثل فاطمه، صاحب عزا شدم مادر! تو را سپاس! که با دست همّتت با برترین حماسه‌ی خاک، آشنا شدم شاعر: نجاتی پی نوشت: انشاءالله امام حسین (ع) دستمون رو‌بگیرند تا بتونیم حرارت عشق بهشون رو‌ تو دل بچه ها شعله ور کنیم . #شادینک #محرم #هر_خانه_یک_حسینیه #اسباب_بازی #اسلام_شاد

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

شادینک

شادینک

0

0

پیامبر اکرم (ص) فرمود: برای شهادت حسین (ع) حرارت و‌ گرمایی در دل های مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود . از کودکی به نام حسین، آشنا شدم تا کم کَمَک به درد غمش، مبتلا شدم مادر نهاد بر لب من مُهر کربلا تا وارث محبّت خون خدا شدم شیرینی و طراوت این عشق ناب را از شیر او چشیدم و چون غنچه، وا شدم تا دستِ درد، پیرهن عافیت درید با مرهم زیارت آقا، دوا شدم پوشانْد جامه‌ی سیَهم در عزای او تا از سیاهی دل از آن پس رها شدم در هیأتی که پای به زنجیر عشق داشت هر سال مثل فاطمه، صاحب عزا شدم مادر! تو را سپاس! که با دست همّتت با برترین حماسه‌ی خاک، آشنا شدم شاعر: نجاتی پی نوشت: انشاءالله امام حسین (ع) دستمون رو‌بگیرند تا بتونیم حرارت عشق بهشون رو‌ تو دل بچه ها شعله ور کنیم . #شادینک #محرم #هر_خانه_یک_حسینیه #اسباب_بازی #اسلام_شاد

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن