پست های مشابه
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
259 بازدید
نظم مادرانه
کی تا حالا این جمله رو نگفته؟ : "نفهمیدم کی روزم شب شد. کار خاصی هم نکردم ها... " 🤔☹ بعلله... عوامل زیادی هستند که زمان های ما رو می دزدن و ما بهشون بی توجهیم.🥷 اینجا با هم اون ها رو بررسی میکنیم: ۱. *بی نظمی و بی برنامگی* :🗓 اولین عامل، خود بی برنامگی هست. وقتی برنامه مشخص و از پیش تعیین شده برای روزمون نداریم، و بر اساس "هرچه پیش آید، خوش آید" جلو بریم، زمان های مفیدمون به راحتی صرف کارهای بی اهمیت میشه و از کارهای مهم باز می مونیم. 🗝 ۲. *عادت های غلط* : مثل خواب زیاد و بد موقع😴 و ... (شما چند مورد مثال بزنین) ۳. *فضای مجازی، تلویزیون، تلفن و موبایل* :💻📱📻☎️ شاید در عصر مدرن، مهم ترین سارقان زمان، همین ها هستن. مهارت مدیریت استفاده از این امکانات برای مدیریت زمان بسیار مهمه. ۴. *رویاپردازی و هدف گذاری های غیر واقعی و نادرست* : 📈 قبلا در مورد هدف گذاری صحبت کرده بودیم. گاهی انتخاب هدف اشتباه، ما رو در مسیر اشتباهی میندازه که حتی سال ها برای جبران اون زمان از دست میدیم. ⏳ ۵. *ضعف در تصمیم گیری* : بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم 😩و از کنار گذاشتن گزینه های نامناسب یا انتخاب سریع و به موقع گزینه های مناسب، میترسیم. حتی ترجیح میدیم همه گزینه ها رو با هم انتخاب کنیم😐 که بدلیل محدودیت هایی که داریم، به هیچ کدوم به طور کامل نمی رسیم.🤦🏻♀️ ۶. *ضعف در مهارت حل مسئله* : 🤯 گاهی اوقات در اثر یک تصمیم اشتباه مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. حالا بهجای اینکه مسیر رو اصلاح کنیم، بهصورت موردی، مشکلهای کوچک را موقتاً برطرف میکنیم. 🪨 نتیجه این هست که زمانمون رو هم در این مسیر غلط و هم برای حل مشکلات این مسیر از دست میدیم. باید توانایی شناسایی مسئله و مشکل اصلی و حل آن را داشته باشیم. ☄ ۷. *عدم مشورت با افراد خبره* : 🤓🗣مشورت با افراد خبره به ما در هدفگذاری و انتخاب مسیر صحیح کمک میکنه و گاهی یک مشورت ساده خیلی ما رو جلو میندازه.🚀 ۸. *عدم استفاده از تجربه گذشته* : شنیدین میگن: "عاقل از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه" ؟🐉 اگر از تجربیات گذشته درس بگیریم تمام هزینههایی که در گذشته بهخاطر یک اشتباه یا انتخاب غلط پرداختیم، صرف انتخابهای درست آیندهمون میشه.💰💸
22 فروردین 1403 02:15:35
338 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفافتر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمککننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* میتونه این باشه که 👈 "میخوام زندگی سالمتری داشته باشم" *اهداف جزئی* که میتونه این هدف رو شفافتر مشخص کنه رو مینویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. باید معیار و روش اندازهگیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً اینکه بگیم امسال میخوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع میکنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه میکنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر میکنیم بهسادگی میتونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسبتری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقعبینانه و قابلدستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازهای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی میتونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که مینویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرفکننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگهای* بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدفگذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزهای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامهریزی که تو باشگاه ارائه میشه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامهریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمیشه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف میرسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کمکم زمان رو اضافه میکنین و آخر سال به این عدد میرسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع میکنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه میکنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی میمونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همانطور که گفتیم مستقیماً به این برمیگرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگیهایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمانبندی و اولویتشون، در کلِ برنامهریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام اینها دستهبندی بشن و بهموقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدفگذاری دینی، *براساس نقشها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمککننده است) برای اینکه جنبهای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بیتوجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمککننده است. باید تمام نقشهایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آنها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدفگذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای اینکه فراموش نکنین بخشهای اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخشهای علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحتترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* میشه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمتهای مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخشهای بعدی برنامهریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی میبریم. علیالحساب *۲ صفحهی پشتورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشمانداز ۵ یا دهساله تون* رو اینجا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یکسال آینده میشه و لازمه یادداشتش کنید هم، اینجا وارد میشه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.
22 فروردین 1403 05:16:02
429 بازدید
نظم مادرانه
امروز در مورد مقصد و هدف در زندگی باهم صحبت میکنیم⭐ (بدلیل حذف جلسات کمتر مرتبط، قسمت ششم، در واقع جلسه هشتم هست) 🔸🔻ویژگی انسان، حرکت های اختیاری اوست. هر حرکتی هم دارای مبدا و مقصد است. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و برای هر حرکت و عمل، مقصد در نظر میگیرد. 📍 ممکن است این مقصد در نظر انسان 1️⃣ آشکار باشد و فرد بداند که دقیقا به چه دلیل آن کار را انجام میدهد. 2️⃣ پنهان باشد. در این صورت فرد باید با بررسی دلایل و عوامل انجام کار، مقصد و هدف کار را پیدا کند. *دسته بندی انواع مقاصد* 🌱 🔆۱) مقاصد حقیقی✅ و غیر حقیقی❌: ✨ *مقاصد حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را به غایت مطلوب و کمال خود راهنمایی میکنند و در آنها دست یافتن به *حقایق هستی، آخرت، عبودیت و لقاءالله*، برای انسان حکم اصل و مبنا را دارد.✅ ✨و *مقاصد غیر حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را از حقیقت وجودی و کمال او دور می سازند و رسیدن به *منفعت های دنیایی* برای فرد اصل است.❌ 🔆۲) *مقاصد کلی و جزئی* : ✨ *مقاصد جزئی* مقصد هایی هستند که نمیتوان آنها را برای هر کاری در نظر گرفت و تنها مقصد بخشی از برنامه های زندگی هستند. (مثلاً مقصد غذا خوردن سیر شدن است این مقصد را نمی توان برای همه فعالیت ها در نظر گرفت.) مقصد بالاتر آن سلامتی است که آن را هم ممکن است برای همه فعالیت ها نتوان در نظر گرفت اگر چه طیف وسیع تری را شامل می شود. 🍃پس یک طیف از مقاصد وجود دارد و هر برنامهای میتواند علاوه بر مقاصد کلی دارای مقاصد جزئی نیز باشد. 📌 *نکته مهم : مقاصد جزئی باید در خدمت مقصد کلی باشد و فرد را به سمت نزدیکتر شدن به مقصد کلی و دستیابی به آن کمک کند.* 🍃 🔸🔻همچنین باید برای هر برنامه ای در زندگی با توجه به مقصد کلی، مقاصد جزئی را نیز در نظر آورد. 🔸 در قران و روایات درباره اصلاح مقاصد کلی و جزئی انسان بسیار تاکید شده است. که همگی آنها در نهایت ✨ *قرار دادن توحید یا همان لقای پروردگار را به عنوان مقصد اصلی* ✨ هر انسان و *استفاده از امکانات دنیا را به عنوان مقاصد جزئی* انسان برای رسیدن به آن مقصد کلی می دانند.🔸 🔆۳) *مقصد اصلی و فرعی:* 🔴مقاصد را می توان *از جنبه اولویت* به مقاصد اصلی و فرعی تقسیم کرد. ✨ *مقصد اصلی* مقصدی است که به عنوان *اولویت اول* مطرح می شود ✨ مقصد های فرعی می توانند در جنب وجود داشته باشند. ⏪ مثلا در ورود به دانشگاه، مقصد اصلی رسیدن به علم است و گرفتن مدرک و یا حتی گرفتن نمرات بالا مقاصد فرعی هستند.👩🎓👨🎓 🌱از آنجایی که مقاصد اصلی و فرعی ممکن است با هم تعارض داشته باشند ❌ یا امکان عملی شدن با همراه نداشته باشند، در نظر گرفتن مقاصد اصلی و فرعی طبق منطقی صحیح، شرط صحت برنامه است.✅ در غیر این صورت، فرد در اولویت بندی های خود دچار مشکل میشود. از این رو جابجایی این مقاصد و به کارگیری آنها به جای هم می توانند یکی از دلایل دست نیافتن به مقاصد حقیقی در زندگی فرد باشد🌱 ✴️ برای پیدا کردن مقاصد *حقیقی* ، کلی و اصلی: 🌱 - باید ببینیم خداوند در آفرینش انسان و صفات و حالات او،چه مقاصدی در نظر گرفته و بهترین منبع برای شناسایی آن ها، *آیات و روایات* است. 😇 🌱- از قوه *تفکر و تعقل* بهره ببریم. برای شناخت مقصد، اولویت بندی کارها براساس مقصدی که انتخاب کردیم و آشنایی و استفاده از قوانین هستی برای رسیدن به مقصد، نیاز به تفکر داریم.🤔 🌱- یادآوری مکرر *مقاصد* و ارزیابی آن ها🛣 و مهمتر از همه (که ان شاءالله در بحث های آینده معرفت افزایی بهش خواهیم رسید) 🌱 بهره مندی از #هدایت و دستگیری خداوند در مسیر #بندگی به پایبندی و شناخت انحرافات کمک می کند. 👌♥️ 💚 *والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا* 💚 📜تکلیف جلسه هشتم📜 تکلیف این هفته مون، بخشی از قالب برنامه ریزی رو هم در برمی گیره. پس لطفا جدی بگیرین و انجام بدین🌸 یه برنامه آینده نگر بنویسین. به این صورت که یک چشم انداز ۱۰ ساله، یا ۵ ساله در نظر بگیرین و اهدافتون رو برای این بازه زمانی بنویسین. فکر کنین که میخواین انتهای این بازه زمانی، کجا و در چه حالت و نقطه ای باشین. حالا مقاصد حقیقی، کلی، و جزئی مرتبط باهاشون رو بنویسین.
20 فروردین 1403 02:58:16
297 بازدید
نظم مادرانه
امروز در مورد روتین ها و ردیابهای عادت صحبت میکنیم و اینکه چطور آنها را در برنامهریزی مون قرار بدیم تا اینجا دفتر برنامهریزی، شامل فهرست، آینده نگار، سال نگار، ماه نگار، هفته نگار و روز نگار بود. غیر از روز نگار و هفته نگار، شماره صفحه ی همه این موارد بالا، باید وارد فهرست بشه تا هر زمان که نیاز داشتین که برین سراغ هرکدوم و بهش نگاه بندازین، بتونین سریع پیداش کنید. همه ما یک سری کارهایی داریم که بهصورت روتین، روزانه یا هفتگی و یا با نظم خاصی انجام میدیم (یا دوست داریم که این روتین ها رو انجام بدیم) مثلاً هر روز ۱ برنامه نظافت منزل، مطالعه، ورزش، برنامه عبادی و… داریم. خب اینها هم میتونه از حالت کلی و بدون برنامه خارج بشه و نظم بگیره تا بهتر انجام بشه. چجوری؟ یک صفحه را به یک روتین اختصاص بدین. (من ترجیح میدم از آخر دفترم روتینها رو بنویسم که دسترسی بهشون برام سادهتر باشه. ولی میشه لابهلای صفحات ابتدای دفتر هم باشه و شماره صفحه رو وارد فهرست بکنین تا راحت پیداشون کنین) . عنوان رو بالای صفحه بنویسین و هر برنامهای برای اون روتین دارین رو در این صفحه وارد کنید. با مثال بریم جلو. مثلاً درمورد نظافت منزل که روتین ثابت هممونه، من یک برنامه ثابت هفتگی براش دارم و کارهای معمول رو بین روزها تقسیم کردم که کارها راحتتر انجام بشه و فشار کاری هر روز کمتر بشه. و یک برنامه ریزه کاری نظافت منزل، که هر آخر هفته یکی از اون لیست رو باید انجام بدم. (مثال در تصویر) حالا وقتی روز نگار را میخوام بنویسم به این صفحه مراجعه میکنم و کار امروز را وارد روزنگارم میکنم. مثال دوم درمورد روتین مطالعه ست. من روزانه ۳۰ دقیقه مطالعه آزاد دارم. پس یک سیر مطالعاتی بهصورت لیست برای خودم در نظر میگیرم و اینجا مینویسم. حالا برای نوشتن هفته نگار، کتابی که این هفته باید بخونم رو از این لیست انتخاب میکنم و تو اون باکسی که جلسه گذشته گفتم، وارد میکنم. یا برای اعمال عبادی، چلههایی که برای خودم در نظر گرفتم، قرارهای اخلاقی، ادعیه یا قرآنی که روزانه میخونم و… رو تو این صفحه وارد میکنم و بعد میتونم به نسبت زمانش، وارد ماه نگار یا هفته نگار یا روز نگار بکنم. *ردیاب عادت* مبحث دوم، بحث *ردیاب عادت* هست که به ما کمک میکنه تا روند و پیشرفت یک عادت و میزان پایبندی ما به اون رو پیگیری کنیم. اینجوری هم انگیزهمون بیشتر میشه، چون مدام پیشرفت کار بهصورت تصویری جلوی چشممونه. و هم میتونیم در انتهای دوره، یک ارزیابی خوب از روند کار داشتهباشیم. بسته به اینکه چه عادتی در نظرتونه، ردیاب عادت میتونه هفتهگی، ماهانه، چله و… باشد. ردیابهای هفتگی رو میتونین تو هفته نگار هم ثبت کنین، یا میتونین صفحه جداگانه براشون در نظر بگیرین. مقالات مختلفی روی این قضیه که یک رفتار بعد از چه مدت تبدیل به عادت میشه، کار کردن و عددهای مختلفی مثل ۷ روز، ۲۱ روز، ۳۰ روز ، ۴۰ روز یا ۱۰۰ روز توصیه شده. اما درهرصورت از نظر منابع دینی بعد از مثلاً چله گرفتن، باید عادت رو تا *یکسال* ادامه بدین تا در وجودتون ملکه بشه. برای کشیدن ردیاب عادت، کافیه به تعداد روزیکه میخواین اون کارو انجام بدین، خونه بکشین و هر روز بعد از انجام دادن، اون رو تیک بزنین. آخر دوره و بعد از اتمام، حتماً یک ارزیابی از میزان پایبندی، چرایی انجام نشدن، نقاط قوت و ضعف و… داشته باشید. خیلی طبیعیه که یک روزهایی نتونین کار موردنظر را انجام بدین. مهم اینه که دلیل رو پیدا کنین و سعی کنین مانع رو برطرف کنین و پرقدرت ادامه بدین.💪 دقت کنبن تعداد عاداتی که میخواین اضافه کنین نباید بیشتر از ۵ تا باشه. هرچقدر کمتر باشد، تمرکزتون و احتمال پایبندی تون بیشتر میشه
22 فروردین 1403 05:50:14
658 بازدید
نظم مادرانه
میرسیم به روزنگار. *روزنگار میتونه چه قسمتهایی داشته باشه؟* مشخصاً بالای صفحه *تاریخ و روز* را مینویسیم. من با ساعت بندی دقیق کارها مخالفم. اینکه بگیم از ساعت ۸ تا ۸و نیم مطالعه، از ساعت ۸ و نیم تا ۹ مرتب کردن خونه و ... بهنظر من برای ما مامانها که خیلی از کارهامون و زمانش، تحت تأثیر کوچولو هامونه، نشدنیه. اما اگر کسی برای براش مطلوب هست، این کار رو انجام بده. من زمان روزم رو به *۳ قسمت* تقسیم میکنم. *اذان صبح تا اذان ظهر، اذان ظهر تا اذان مغرب، و شب (تا زمان خواب)* این همون صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب هست با این تفاوت که زمان طلایی *بین طلوعین* در نظر گرفته شده در واقع شما *برای انجام کار هاتون سه بازه زمانی تعیین میکنین* ، که کارها را بر اساس اولویت یا بر اساس مناسب بودن زمان و بازدهی تو این سه بازه تقسیم می کنین. مثلاً من میدونم صبحها بازدهی بهتری برای مطالعه دارم. پس، تو بازه صبح قرارش میدم. البته که این هم وحی منزل نیست. ممکنه کاری رو تو بازه صبح نوشته باشین، ولی در بازه صبح فرصت نکنین انجامش بدین یا به دلیلی ترجیح بدین تو بازه عصر انجام بگیره. اشکالی نداره، تغییرش بدین. نمیخوایم خودمون رو محدود به چارچوبهای سخت و غیر قابلانعطاف بکنیم که باعث کنار گذاشتن کل برنامهنویسی بشه. پس با توجه به هفته نگار، روزنگار رو تکمیل میکنیم . ما لازم داریم کارهایی که برامون *اولویت* دارن و مهم هستند، رو هم بهنحوی برای خودمون علامت بزنیم. میتونین از ستاره (*) استفاده کنین یا اون موارد رو با رنگ قرمز بنویسین یا… بعد از نوشتن کارهای روزانه، قسمت مشارطه و محاسبه داریم. هممون میدونیم که بزرگان عرفان و اخلاق مانند حضرت امام (ره) ، توصیه اکید به *مشارطه، مراقبه و محاسبه و معاقبه روزانه* داشتند. این در واقع یک عهدِ روزانه و ارزیابیِ شبانه برای پایبندی به برنامه است. پس تو قسمت مشارطه، با خودمون صحبت می کنیم. می تونیم در حد چند جمله حدیثِ نفس کنیم. و زمان کمی که از عمرمون باقیمونده رو یادآور بشیم. با خودمون شرط کنیم که ابتدائاً امروزمون و هر لحظه مون با یاد خدا بگذره و بعد به برنامههایی که برای امروز مون در نظر گرفتیم پایبند باشیم. (که قبلاً هم گفتیم تمام این برنامهها باید در مسیر عبودیت باشه) . اگر لازم برای خودمون *جریمه* هم تعیین کنیم. ممکنه کارهایی براتون مهمتر باشه و فقط برای آنها جریمه خاص بگذارین و… *در طول روز سعی میکنین از عهد و مشارطه مون مراقبت کنیم (مراقبه)* درنهایت شب، هنگام *محاسبه و ارزیابی روز* و برناممون هست. برناممون را از لحاظ معنوی و مادی بررسی میکنیم. بررسی میکنیم که حال روحیمون امروز چطور بود؟ اخلاق مون با خانواده و… و بعد کارهای روز را بررسی میکنیم. *وظایف باید در طول روز به یکی از صورتهای زیر تعیین تکلیف بشه:* ۱. هر وظیفهای که *انجام* شد رو تیک میزنیم. ۲. اگر کاری دیگه برامون اولویت نداشت یا دیگه نمیخوایم انجامش بدیم، روش رو کامل خط میکشیم. ۳. اگر کاری رو امروز انجام ندادیم ولی قصد داریم فردا انجام بدیم، با کشیدن یک فلش به سمت صفحه بعد (⬅️) نشون میدیم که به فردا منتقلش کردیم. ۴. اگر کاری را انجام ندادیم و در روزهای آینده قراره انجامش بدیم، بسته به اینکه چه زمانی میخواهیم انجام بدیم، به هفته نگار، ماه نگار یا سال نگار منتقلش میکنیم. پس با علامت فلش رو به عقب (➡️) (جاییکه صفحات ماه نگار و سال نگار وجود دارند) علامت گذاری میکنیم. یه مثال بزنیم: مثلاً من امروز قرار بوده فصل ۱۳ کتابم رو بخونم و نرسیدم اگر *فردا فرصت جبران* رو دارم به این صورت علامت میزنم: ⬅️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در روزنگار فردا وارد میکنم. اما اگر *قصد ندارم* فردا هم انجامش بدم، بلکه مثلاً آخر ماه وقت جبران گذاشتم و میخوام اون موقع انجامش بدم، به این صورت علامت میزنم: ➡️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در ماه نگارم جلوی روز مثلاً سیام بهعنوان وظیفه مینویسم. بهاینترتیب تمام وظایف تعیین تکلیف میشن. *چند نکته* : ♡ *بهترین زمان برای برنامه ریزی، شب قبل* هست. بعد از ارزیابی روزتون، برای فردا، روزنگارتون رو مینویسین تا با آمادگی ذهنی، روزتون رو شروع کنین. یا حداقل *بعد از نماز صبح* ، برنامه روزانه نوشته بشه. ♡ همواره برای *جبران عقب افتادگی ها* ، زمان در نظر بگیرین. مثلا اگر برای درس خوندن برنامه ریزی میکنین، تمام ۷ روز هفته رو براش در نظر نگیرین، دو روز رو بذارین برای جبران عقب افتادگی احتمالی. در بهترین حالت اگر زمان اضافی آوردین و درواقع عقب افتادگی نداشتین، هم میتونین صرف کارهای جایگزین بکنین، هم کار هفته آینده رو جلو بندازین و ... اما اگر عقب افتادین، خیالتون راحته که جا برای جبران گذاشتین. این زمان جبران رو برای انتهای ماه هم در نظر بگیرین برای جبران عقب افتادگی های اون ماه . ♡ همیشه چند تا کار تو آستین داشته باشین برای زمان هایی که *وقت اضافی* پیدا میکنین. حتی میتونین یه لیست بنویسین تا در مواقع لزوم سریع انتخاب کنین و زمانتون رو به بطالت نگذرونین.(حتی میتونه تفریح خاص یا کتاب خوندن باشه) ♡ یه پیشنهاد خوب و مفید، اختصاص یه قسمت از روزنگار به *دردودل با امام زمان (عج)* هست. هم ارتباطمون با ولی حاضرِ ناظر مستحکم تر میشه و هم حس تعهد و پایبندی به برنامه رو تقویت میکنه. ضعف ها و نواقصمون رو پیش پدر امت بیان میکنیم و ازشون کمک میخوایم که کمِ کارمون رو زیاد کنن و کمکمون کنن مسیر رو درست و خوب پیش بریم.. انشالله جلسه آینده، جلسه آخر مباحثمون هست و یک سری جزئیات و نکات ریز برنامه روزانه رو با هم مرور میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 هفته نگار و روزنگار رو با توجه به نکات گفته شده بنویسین. چه پیشنهادهایی برای بهتر شدن برنام روزانه دارین؟ چه ترفندهایی رو به کار بردین که براتون مفید بوده؟ باهامون به اشتراک بذارین🤗
22 فروردین 1403 05:42:39
602 بازدید
زهرا موسوی
0
2
قسمت دوم: رابطه دین و برنامه ریزی
جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامهریزی یعنی 👈 *چینش فعالیتهای زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامهای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت میکند.⭐👌 🕰 ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه میگوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده میشود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش میکنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر میرود. تمرکز ذهن نداریم. میگویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمیرساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست میآید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨