پست های مشابه
جعبک
🎈 بیاید از دریچه ی چشم اون دنیا رو نگاه کنیم. دنیا یک خونه ی بزرگ پر از اسباب بازیه. اون ماموریت داره همه جای این جهان و با چشمای خودش ببینه، با دستای خودش لمس کنه و گاهی با کله توی اون شیرجه بزنه... برای اون چارچوب ها، فقط یک سری فکرند توی ذهن آدم بزرگها، برای محدود کردن خونه ی بازی اون... دنیای بزرگ او، هیچ چارچوب و هیچ خط قرمز و زرد و نارنجی و آبی و سبزی نداره که بخواد اونو محدود کنه برای تجربه کردن، یادگرفتن و حتی زمین خوردن... 🤹♂️🤹♂️🤹♂️ یک لحظه بایستید! روی زانوهاتون بنشینید! هم قد اون بشید! بیاید از دریچه ی چشم اون دنیا رو، جهان رو، و البته جعبک رو نگاه کنیم... جعبک دنبال یه جور دیگه نگاه کردنه... به بازی، اسباب بازی، و البته موجودات خلاقی که ما آدم بزرگ ها اسم اون ها رو کودک گذاشتیم...جعبک واسه ی کودکه...اما درگوشی بگم: فک کنم آدم بزرگ ها بیشتر بهش نیاز پیدا کنن!! 🍭🍬🍭🍬🍭🍬 #جعبک #کیت_کید #خلاقیت #بازی #سرگرمی #هم_بازی #بازی_با_کودک #نگاه#دریچه
30 آذر 1398 06:48:59
1 بازدید
جعبک
🍀 شاید برای ما ساده و تکراری شده باشه اما بچه ها همیشه با دهان و باز و چشمهای گرد تمام اتفاقات طبیعی رو نگاه میکنن و یک چرای بزرگ توی سرشون وجود داره! این کنجکاوی و حیرت نسبت به تمام اتفاقات طبیعی، این تشنگی نسبت به دونستن و یادگیری؛ گنج های پنهان بچههای ماست. گنج هایی که اگر ازش مواظبت نکنیم یا سرکوبش کنیم کمکم اونها رو به آدمهای بی تفاوت نسبت به همه چیز تبدیل میکنه. 🐞دفترچهی کشفدوزک، جعبک جدید ما ماموریتش محافظت از این گنج فراموش شدهاست. پرسیدن سوال های درست، خیال پردازی، دقت کردن به جزییات اطراف و صحبت کردن دربارهی اونها، طبقهبندی اطلاعات همه و همه جزو چیزهاییه که ما با کشفدوزک تمرین میکنیم. بازیهای دفترچهی کشفدوزک سه قسمت داره: کشف در خانه کشف در محیط شهری کشف در طبیعت و محیط زیست با کشفدوزک تلاش کردیم از موقعیت های سادهی زندگی بازی های فوق العاده بسازیم و لذت ببریم. 🍀قیمت در تخفیف بهار: ۱۵۳ تومان 🍀قیمت اصلی:۱۹۱ تومان نقاشی فوق العادهی جعبک جدید ما کار دوست عزیزمون: @fatemehrahmani.art❤️ #جعبک#جعبک_جان#کفشدوزک# #طبیعت#طبیعت_گردی#سفر#ایده_بازی #سرگرمی#اسباب_بازی#نقاشی#خلاقیت
20 اسفند 1399 08:22:07
2 بازدید
جعبک
🙋چرا خمیربازی؟ 💁انعطاف پذیره!بارها و بارها میشه خرابش کرد و دوباره ساخت. دست ورزی بچه ها رو خیلی خوب تقویت میکنه. ماهیچههای دستشونو قوی میکنه. و به اون ها اجازه ی تخیل کردن میده!. 🙋 چرا خمیربازی جعبک؟ 💁سالم و خونگیه! با مواد خوراکی درست شده! ماندگاری بالایی داره. 🙋چرا تکی نه؟ چرا با وسایل؟ 💁هر وسیلهی جدید چند بازی جدید رو مقابل بچهها قرار میده! پس جعبک یه جعبه پر از ایدههای بازیه! 🙋چه بازی هایی میشه کرد؟ 💁جعبک شعارش اینه! بچهها رو در تخیل کردن و ساخت و ساز آزاد بگذاریم. الگو و ایده دادن برای ما بزرگتر هاست. بچه ها نیازی ندارن که بهشون بگیم چی باید درست کنن. کافیه وسایلو بهشون بدید خوب که وسایل رو وارسی کردن بلافاصله شروع به ساختن میکنن... ما هم در سکوت همراهیشون میکنیم. 🙋پس کارت بازی چیه؟ قصهی کارت بازی رو مفصل توی یه پست دیگه براتون خواهیم گفت... #جعبک_جان #جعبک_خمیری_مزرعه #ایده_بازی #بازی #اسباب_بازی
19 اردیبهشت 1399 11:46:32
3 بازدید
جعبک
آرام و بی رمق در بستر خوابیده بود و خیره شده بود به فاطمه. فاطمه ٱرام دلش بود. در تمام روزهای دل آشوبهٔ حمل و سرزنش های قریش... صدای فاطمه آب بود روی آتش تنهایی وقتی از بطن او بلند میشد که «مامان... غصه نخور... ما خدا را داریم...» فاطمه را نگاه می کرد و اشک از گوشهٔ چشمش سر میخورد و بین موهاش قایم می شد... چطور دخترش را بگذارد وسط این شعب و برود؟ دلش میخواست از جا بلند می شد. دست فاطمه را می گرفت. بین نخل ها می دویدند. صدای خنده فاطمه قوت پاهایش می شد. دلش می خواست با فاطمه گندم آسیاب کنند. با فاطمه شعر بخوانند و دلشان پر از شادی شود. اما توانی نمانده بود. «محمدم!» رسول خدا خودش را به بالین خدیجه رساند. «جان محمد...» « فاطمه... فاطمه را به تو می سپارم... او به جز تو دیگر کسی را ندارد... زن های قریش زبانشان تیز است. دل دخترم را نبرّند... نگذار آب توی دلش تکان بخورد...» و بغض گلویش را فشار داد... رسول خدا سرش را پایین انداخت. قد و بالای فاطمه میان اشک های خدیجه می لرزید... #فاطمه#خدیجه#وفات #جعبک
15 اردیبهشت 1399 14:09:08
4 بازدید
جعبک
✏🖍🖌 یه #بازی ها و فعالیت هایی اینقدر ساده اس و تبدیل به اتفاق هر روزه زندگی مون میشه که دیگ فکر نمیکنیم چقدر تو رشد بچه ها میتونه تاثیر داشته باشه. مثلا همین نقاشی ! شما تا حالا به این فکر کردین که #نقاشی چقدر برای #رشد_بچه ها فایده داره ؟ #کودک_خلاق #رنگ_بازی #خلاقیت #رشدکودک #اعتماد_به_نفس_کودک
21 مرداد 1400 08:23:09
3 بازدید
جعبک
❌کپشن را بخوانید❌ روایت دوم: اولین کارگاه جعبک خانهی من بود. قسمت هال و پذیرایی خانه را دو قسمت کردیم. برای کارگاه سنگر درست کردیم که کودک هشتماههی خانه واردش نشود. صبح در خانهی ما جمع میشدیم برای کارها. برای بچهها هم برنامه میریختیم که سرگرم شوند؛ گرچه کار همیشه آن طور که پیشبینی میکردیم هم پیش نمیرفت؛ چون بچهها اساسا غیرقابل پیش بینی هستند و ما این را در کارمان پذیرفته بودیم. همهی کارها توی پذیرایی و آشپزخانه و اتاق بچه انجام میشد. کابینت کنار پنجرهی آشپزخانه را که نورخوبی داشت میکردیم استدیوی عکاسی و کف و دیوارهای اطرافش را با کاغذ رولی می پوشاندیم. ته هال پذیرایی را میکردیم قسمت بسته بندی و ارسال. وسط هم بچهها میدویدند و بازی میکردند. گاهی تا نه شب کار میکردیم و در انتها وقتی بچه هایتیم با خستگی میرفتند خانه، من میماندم و یک خانهی ترکیده که زمینش مثل میدان مین پر از نخود و لوبیا و بقایای آرد بازی و خمیربازی بود. البته با حضور بچهای که از صبح نخوابیده بود و کلافه بود و آقای همسر که از سرکار آمده بود و چندساعتی هم در اتاق مانده بود تا کار ما تمام شود. گاهی زیر فشار کارها درست وقت خستگی، وقت مریضی بچههایمان یا وقتی کارها گره میخورد، غول ناامیدی سر و کلهاش پیدا میشد و میآمد سراغمان و شروع میکرد توی ذهنمان خواندن که: چه کار داری میکنی تو؟ بچه را گذاشتی توی فشار؟ تو مادری؟ چه همسری هستی؟ این هم محصولتان! آخر چه کسی به چنین چیزهایی اهمیت میدهد؟ آن وقت باید کمر میبستی برای جنگیدن هر روزه با غول ناامیدی که هرازگاهی سر از تاریکی بیرون می آورد و شک را مثل خوره میانداخت به جانت که هر طور شده از ادامه دادن بایستی. حتما شما هم تجربهاش کردهاید. توی هر اتفاق مهم و بزرگی غول ناامیدی درست وقتی کم آوردهای، سر و کله اش پیدا میشود و دست می اندازد دور گردنت و تویی که باید بجنگی و ادامه بدهی. اما جعبک کوچک همیشه چیزی داشت که از ما دلبری کند و نگذارد غول ناامیدی سیاهی را پخش و پلا کند توی قلبمان! ما حواسمان گرم کار بود و جعبک مثل یک کودک نوپا جایش را در دل همهی ما داشت باز میکرد...جعبک بچهمان شده بود و ما همان مادری که دلش میخواست غیر از بچهی خودش روی صورت هزاربچهی دیگر هم لبخند بکارد و برای همین داشت با تمام قدرت میجنگید. #استارتاپ #کارآفرینی #اول_مسیر #تولید_محصول #مادر_شاغل #جعبک #اسباب_بازی #اسباب_بازی_کودک #فرزند_پروری #والدگری #کاردستی_کودک #کاردستی #ابزار_بازی #ابزار_کاردستی #ابزار_نقاشی #روایت_کارآفرینی #بانوان_کارآفرین
03 اسفند 1400 00:43:32
38 بازدید
ادمین جعبک
1
3
روز چهاردهم🌿 💓خدای مهربونم شکرت بابت بارون خدا! بارون قشنگ بهار! وقتی می زنه به خاک خشک و زنده اش میکنه... خدایا شکرت! 💭لی لی حوضک لگویی اومد آب بخوره افتاد توو حوضک! قلبی گفت من نجاتش میدم تالاپی افتاد توی آب! ستاره گفت دستمو بگیر شلپی افتاد توی آب! لونه قرمزی گفت بیا من لونه ت بشم شلوپی افتاد توی آب... ملاقه گفت یکی بیاد کمک کنه از آب بیاریمشون بیرون! تو میتونی کمک کنی؟ 👯چی کار کنیم خوش بگذره؟ ابتدا مقادیر معتنابهی لوگو و اسباب بازی می ریزید توی تشت آب و روش آب می ریزید. بعد دو سه تا ملاقه و قاشق بر میدارید و می ایستید وسط خونه و انگار که دوستتون خدایی نکرده داره غرق میشه، داد می زنید: واهاهااااییییی! اینجا رو ببین! باید نجاتشون بدیم. کمکککک! بعد کودک دوان دوان میاد سمت شما و با چشمانی از حدقه بیرون زده تشت آب و ملاقه ها رو می گیره و شروع می کنه عملیات غریق نجات رو پیاده کردن روی لوگوها و اسباب بازی ها. شمام خندهی شیطنت آمیزی رو به دوربین می کنید و از کادر خارج می شید. حدود نیم ساعت تا یه ساعت کودک شما سرگرمه! این هم از بازی روز آخر برنامه ی عیدانهی ما... الهی شکر! 👼چند ساله ها بازی کنن؟ از شش ماه به بالااااا لطفا عکس و فیلم بازی تونو برامون بفرستید. از بین ارسال کنندگان قرعه کشی میکنیم و به یک مامان و نینیخوش شانس ۵۰ درصد تخفیف روی جعبک بعدی میدیم.😌 #مونته_سوری #بازی #کودک_باهوش #بازی_فکری #خانه_بازی #خلاقیت #بازی_درمانی #مهد_کودک #سرگرمی #هوش #هوش_کودک #آموزشی #خلاقیت_کودک #مهارت_زندگی_step2 #مهارت_کودک #مونتسوری #قرنطینه #جعبک_جان #نوروز_جعبک #یچه_های_جعبکی