پست های مشابه

ghatre_group

سلام به شما همراهان عزیز متاسفانه پیج قبلی هیئت کودکانه قطره توسط این اپلیکیشن بسته شد و هر چه تلاش کردیم نتونستیم خاطراتمون رو برگردونیم. اما ما کوتاه نمیایم و همزمان با نزدیک شدن به سالگرد سردارمون دوباره با قدرت بلند میشیم. انشالله که بتونیم دوستان گذشته رو دوباره پیدا کنیم و دوباره خدمتگذار کودکان و خانواده های نازنین باشیم. با ما همراه باشید. 🌱 #هیئت_کودکانه_قطره #شروع_دوباره

01 دی 1400 18:07:30

0 بازدید

ghatre_group

✅ ثبت نام فقط از طریق پیامرسان ها با شماره: 09190161204 لذت نوشتن🖊 ویژه کودکان ۱۰ تا ۱۳ سال👩 مدرس: خانم منیژه پدرامی ✅ اینجا می‌خواهیم درباره قصه حرف بزنیم/ انیمیشن ببینیم/ نقاشی کنیم/ نمایش اجرا کنیم / بازی کنیم و خیلی کارهای خلاق دیگر... ⏰زمان:۱۱:۴۵ تا ۱۲:۴۵ 📆روز: یکشنبه 🔹تعداد جلسات: ۶ 💳شهریه: ۳۰۰ هزار تومان 📆تاریخ شروع: ۱۲ تیرماه 🔸مکان: شهرک‌ نفت 🔹هدف از دوره: داستان همیشه برای همه گروه‌های سنی جذاب بوده و هست. وقتی به شکل خلاقانه همراه با بازی، نقاشی، نمایش، انیمیشن و ... ارائه شود، اثرگذارتر خواهد بود. در این کارگاه کودکان با عناصر داستان مثل شخصیت، ماجرا، اوج، گره، موضوع و... بطور غیرمستقیم آشنا می‌شوند. این کارگاه در بالا بردن اعتمادبه‌نفس، جسارت، خلاقیت، تفکر خلاق در کودک بسیار مؤثر خواهد بود. بدیهی است که در پرورش خلاقیت، درست‌نویسی، منطق و نظم ذهنی هنرجو نیز مفید خواهد بود. مباحث دوره: قصه و انیمیشن. تصویر و قصه‌پردازی. خیال‌پردازی و نقاشی. قصه و نمایش. مصاحبه و گزارشگری و ... 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🔲 معرفی مدرس: منیژه پدرامی کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان. نویسنده کودک و نوجوان. با 20 سال سابقه تدریس نویسندگی خلاق در انجمن نویسندگان، حسینیه ارشاد، نگارخانه اقدسیه و... نویسنده مجلاتی چون موفقیت، دنیای قلم، سروش نوجوان و...نویسنده آثاری چون مسافران کهکشان، دزد کتاب، تانک عاشق، انیمیشن دهکده بزابزا، پوریا کوچولو، خورشید کجاست. برگزیده در بخش داستان نوجوان جشنواره انسان تمام ۱۴۰۰ و... #کارگاه_نوشتن#ویژه_نوجوانان #نویسنده#نویسندگی#نوشتن#کلاس_نویسندگی#نویسنده_حرفه_ای

25 خرداد 1401 07:27:28

0 بازدید

ghatre_group

هر سال این روزها حال و هوای خاصی دارد، یادآور روزهای خون و قیام. روزهای تب و تاب انقلاب😍 گویی بهمن 57 برای ما هر سال تکرار می شود حتی امسال! که ویروس منحوس نفس ها را تنگ کرده است، نفس هایمان برای جشن پیروزی انقلاب به شماره افتاده است. فرقی نمی کند، با پاهایمان بیاییم یا سوار بر ماشین ها♥️ مهم زنده نگه داشتن روزی است که پیروزی انقلابمان را جشن گرفتیم و سرنوشت تاریخ را تغییر دادیم. به فضل الله و عزم روح الله🌹 ✳️وعده ما راهپیمایی بزرگ 22 بهمن به صورت خودرویی و موتوری✳️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍃کاری از هیأت کودکانه قطره و گروه فرهنگی شعری 🔹لینک آپارات https://aparat.com/v/08zFQ 💎صفحات مجازی هییت کودکانه قطره https://ble.ir/ghatre97 https://chat.whatsapp.com/KQWKESxC1Do2bldtoCqSSR   https://eitaa.com/joinchat/533921815C182a58e38d 💎صفحه اینستاگرام هییت کودکانه قطره http://instagram.com/ghatre_group 💎صفحات مجازی گروه فرهنگی شعری اینستاگرام: https://instagram.com/shearagroup?igshid=zggppf0yc8uh 💎پیام‌رسان بله: http://ble.ir/join/ZGY0NzRhZW 💎واتساپ: https://chat.whatsapp.com/LwkCl9SgmZWApo2bTB9pmP #راهپیمایی_22_بهمن #هیئت_کودکانه_قطره

21 بهمن 1400 11:42:13

0 بازدید

ghatre_group

روز هشتم : حضرت علی اکبر علیه السلام🏴🌱 #داستان_محرم

15 مرداد 1401 12:02:51

0 بازدید

ghatre_group

#رنگ_آمیزی رنگ آمیزی ویژه اجتماع بزرگ سلام فرمانده🌱

05 خرداد 1401 06:52:30

0 بازدید

ghatre_group

داستان قهرمانان کربلا ام البنین: زنی که به خانواده پیامبر خیلی احترام میگذاشت. نویسنده: خانم منصوره مصطفی زاده #کربلا#محرم#داستان_محرمی #داستان_کودکانه

14 مرداد 1401 07:01:48

6 بازدید

هیئت کودکانه قطره‌

0

0

#داستان_صوتی «بسم الله الرحمن الرحیم» *«بچه ها و روضه»* شب اول محرم بود. سیّد علی بعد از بازی با دوستاش به خونه برگشت. برادرش داشت پرچم های عزا رو بالای در خونه نصب میکرد. مامان گفت‌: پسرم لباس مشکیت رو که پوشیدی، با داداش برید فضای سبز کنار خونه رو هم پرچم بزنید. سیّدعلی با تعجب گفت: اونجا رو چرا؟ مامان گفت: یادت رفته؟! میخوایم مثل سال گذشته که به خاطر این بیماری (کرونا) مجبور شدیم روضه رو توی فضای باز برگزار کنیم ان شالله امسال هم دهه محرم اونجا روضه بگیریم. عزیزِ مامان، یادت باشه، هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه ما رو از روضه جدا کنه. سیّدعلی گفت: آهااااان، یادم اومد. آخرِ روضه هم من مداحی کردم و همه سینه زدن، وای که چقدر دوست داشتم. سید علی گفت: مامان! به نظرت وقتی من روضه میخونم ، امام حسین (ع) هم گوش میدن؟ مامان بغض کرد. اشک از چشمانش جاری شد. سیّدعلی رو در آغوش گرفت و گفت: حتما پسرم. امام حسین(ع) خیلی بچه ها رو دوست دارن. 🖌 نویسنده: سمیرا مهرآور کانون نویسندگان هیئت کودکانه قطره #داستان_کودکانه #داستان_محرمی #محرم_کودکانه #محرم #هیئت_قطره

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

ghatre_group

هیئت کودکانه قطره‌

0

0

#داستان_صوتی «بسم الله الرحمن الرحیم» *«بچه ها و روضه»* شب اول محرم بود. سیّد علی بعد از بازی با دوستاش به خونه برگشت. برادرش داشت پرچم های عزا رو بالای در خونه نصب میکرد. مامان گفت‌: پسرم لباس مشکیت رو که پوشیدی، با داداش برید فضای سبز کنار خونه رو هم پرچم بزنید. سیّدعلی با تعجب گفت: اونجا رو چرا؟ مامان گفت: یادت رفته؟! میخوایم مثل سال گذشته که به خاطر این بیماری (کرونا) مجبور شدیم روضه رو توی فضای باز برگزار کنیم ان شالله امسال هم دهه محرم اونجا روضه بگیریم. عزیزِ مامان، یادت باشه، هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه ما رو از روضه جدا کنه. سیّدعلی گفت: آهااااان، یادم اومد. آخرِ روضه هم من مداحی کردم و همه سینه زدن، وای که چقدر دوست داشتم. سید علی گفت: مامان! به نظرت وقتی من روضه میخونم ، امام حسین (ع) هم گوش میدن؟ مامان بغض کرد. اشک از چشمانش جاری شد. سیّدعلی رو در آغوش گرفت و گفت: حتما پسرم. امام حسین(ع) خیلی بچه ها رو دوست دارن. 🖌 نویسنده: سمیرا مهرآور کانون نویسندگان هیئت کودکانه قطره #داستان_کودکانه #داستان_محرمی #محرم_کودکانه #محرم #هیئت_قطره

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن