پست های مشابه

chamran_kids

این فرصت استثنائی رو نباید از دست بدید❗❗ . شما هم از اون مامان و باباهایی هستید که دلتون میخواد تو مسیر والدگری تون حالتون خوب باشه⁉️🤔 از روش های سنتی خسته اید و دوست دارید آگاهانه رویکرد علمی، مذهبی و تجربی رو در تربیت فرزندتون تجربه کنید⁉️😇 ✔اگر جوابتون بله هست ادامه مطلب رو بخونید👇🏻 مجموعه شهید چمران برای شما والدین دغدغه مند یه برنامه ویژه داره: 🤩⬇️ ✅یک دوره ۸ هفته ای ✅کارگاه های آفلاین و آنلاین تربیتی ✅اردوهای مادرو کودک ✅اردوهای پدر و کودک ✅به همراه بسته ابزار . ✔شروع دوره از آذر ماه . ⭕برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام دایرکت بدید یا به سایت چمرانی ها سربزنید👇🏻 Chamraniha.com ❗این پست رو ذخیره کنید و برای والدین آگاه بفرستید که از این دوره ی تکرارنشدنی جا نمونند🤗 . #والدین #والدین_آگاه#والدگری #والدگری_آگاهانه #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #دوره_والدگری_چمرانی #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

16 آبان 1400 17:33:19

0 بازدید

chamran_kids

. یک جشن نیمه شعبان متفاوت🤗 . نیمه شعبان از اون مناسبت های مهمیه که تلاش کردیم حسابی برای بچه ها خوشمزه و خاطره انگیز باشه:) . دخترها برای تولد امام زمان، تصمیم گرفتن دست به کار بشن و درقالب پروژه ی هنر‌،ریسه های تزئینی درست کنند. بچه ها روی ریسه ها "یامهدی" نوشتن و کلاسشون رو با ریسه های دست ساز تزئین کردن. . از برنامه های خوشمزه ی روز عید، درست کردن پیتزاهای چمرانی بود. از خمیر گرفته تا خرد کردن مواد و گذاشتن در فر، به عهده ی خود بچه ها بود. . اینکه دخترها مسئولیتی رو کامل خودشون انجام دادن و ناهار اون روزشون رو هرجوری دوست داشتن درست کردن، حسابی براشون لذت بخش بود. . هم خوانی شعر "ای ولی عصر ای امام زمان ...." جز برنامه های روز نیمه شعبان بود. . بعد ساعت از مدرسه هم موکب نیمه شعبان داشتیم که برپایی غرفه ها و آماده کردن وسایل با دخترها بود. دخترهایی ادبستانی میزبان بچه هایی بودند که به موکب آمدند و باهم نقاشی کشیدند و فعالیت انجام دادند. . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #دختران_چمرانی #نیمه_شعبان#جشن #جشن_های_چمرانی #امام_زمان_عج

24 شهریور 1399 17:27:16

0 بازدید

chamran_kids

📖 📿 تسبیح حضرت زهرا ‌ طهورا دوست داشت مثل مادرش یک جانماز با مهر گلی داشته باشد. مادر و طهورا یک جا نماز دوختند و یک مهر خیلی قشنگ هم که پدرش از کربلا سوغاتی آورده بود، در آن گذاشتند. اما طهورا دوست داشت در جانمازش یک تسبیح هم باشد. مادرش یک تسبیح که از مشهد سوغاتی آورده بودند را به او داد. طهورا خوشحال شد و گفت: حالا چی باید بشمرم؟ مادر خندید و گفت: چیزی نباید بشمری. باید تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگی. طهورا با تعجب گفت: تسبیحات حضرت زهرا چیه؟ مادر گفت: بشین تا برایت یک داستان تعریف کنم. اون قدیما، یک مامانی بود که چهار تا بچه کوچولو داشت. باید براشون غذا درست می کرد، نان می پخت. لباسشون رو می شست. خلاصه خیلی کار می کرد. مادر مهربان یک روز به پدرش گفت: میشه شما یه نفر رو یه من معرفی کنین که روزها، تو کار خونه به من کمک کنه؟ پدر مهربانش گفت: من یه راهی بهت یادمی دم که تنهایی کارهات رو انجام بدی و خسته هم نشی. با خاک و آب، گل درست کن ک اون رو به شکل دونه های ریز در بیار. بعد با یک نخ، دونه ها رو به هم وصل کن. هر روز، صبح و شب و بعد از هر نماز با استفاده از دونه ها، ۳۴ بار الله اکبر، ۳۳ بار الحمدالله و ۳۳ بار سبحان الله بگو. ‌ مادر طهورا گفت: آن مادر مهربان، حضرت زهرا (س) بود که از امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم مراقبت می کرد. پدر مهربان آن مادر هم، حضرت محمد (ص) بودند که دخترشان را راهنمایی کردند تا تسبیح درست کنند. ‌ 💡شما هم می تونید همراه بچه با کمی گل، نخ و سوزن پلاستیکی یه تسبیح درست کنید. ‌ #قهرمان_سازی #حضرت_زهرا

20 بهمن 1397 06:58:19

1 بازدید

chamran_kids

اساتید دوره والدگری چمرانی رو میشناسید؟🤔👆🏻 . ورق بزنید و بخونید⬆️ چون دیگه وقتشه بدونید که دوره ی والدگری رو قراره با کدوم اساتید بگذرونید🤗 . ✅دوره ی والدگری چمرانی، یه فرصت ویژه برای شما مادر و پدرهایی هست که دغدغه تربیت فرزندتون رو دارید؛ مخصوصا با رویکرد مذهبی_ علمی و تجربی😎 . ✔دوره ی والدگری شامل ۱۶ کارگاه تربیتی آنلاین و آفلاین هست!!!😊 راستی🧐 ✅بسته ابزار ✅اردوی مادر و کودک ✅اردوی پدر و کودک ✅مشاوره رایگان راهچه رو هم اضافه کنید🤩 ⭕برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام، به هایلایت دوره والدگری سر بزنید یا بهمون دایرکت بدید❗🤗 . ❗❗❗❗والدینی که می‌شناسید رو به این دوره دعوت کنید تا کنارهم مسیر صحیح تربیت فرزند رو یادبگیریم😊 . #دوره_والدگری_چمرانی #والدگری #والدین_آگاه #والدگری_آگاهانه #دوره_تربیت_کودک #دوره_تربیتی #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

24 آبان 1400 15:37:39

0 بازدید

chamran_kids

💳 📣 بانک چمرانی افتتاح شد ‌ کلاس دومی ها بعد از برگزاری بازارچه زمستان، بانک چمرانی را راه اندازی کردند. ‌‌ ابتدا هر کس که میخواست، پول هایش را میشمرد سپس به حسابدار میداد ‌. حسابدار پول ها را میشمرد و از بچه ها تحویل میگرفت و در دفتر ثبت میکرد. بانک روزی دوبار باز میشود و بچه ها میتوانند پول بگذارند یا بردارند. با این کار علاوه بر اطمینان از گم نشدن پول ها ، میتوان از این حساب، قرض الحسنه به بچه ها چمرانی قرض بدهیم. #ریاضی #کلاس_دومی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #دبستان_پسرانه_حمزه_دوران #چمرانی_ها

25 اسفند 1397 10:08:40

0 بازدید

chamran_kids

. وقتی دخترها از دلتنگی ها، خاطرات و دوست داشتنی هاشون میگن...😊❤👆🏻 . اینبار ادبستان دخترانه ی شهید چمران رو از نگاه دخترهای چمرانی ببینید و بشنوید...🤗 . تو این روزها بیشتر از هروقت دیگه ای دلتنگ شور و هیاهوی بچه ها و حضور قشنگ شون، دورهمی ها و جشن هایی هستیم که یک ساله مجازی شده... اما هنوز هم به آینده ی زیبای بچه ها که تو راهه و قراره کنارهم دیگه بسازیم، امیدواریم....😇 . پ.ن: فیلمبرداری بدون هماهنگی قبلی با بچه ها صورت گرفته و خود دخترها نوع پوشش شون جلوی دوربین رو انتخاب کردند🌸 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #دختران_چمرانی #مصاحبه#آموزش_مجازی #خاطره#دلتنگی_مدرسه #مدرسه_دخترانه

05 اسفند 1399 13:08:09

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

🖋 🖊‌‌‌‌ ‌تو دوران سرخوش مجردی وقتی محرم میشد، برایم فرقی نمیکرد هیئتی که میخوام برم چقدر از خونمون دوره. همین که میشنیدم فلان سخنران یا فلان مداح مورد علاقم یک جا برنامه دارن، ازین سر شهر میرفتم اون کله ی شهر. ‌ خیلی شیک و مرتب نوت برمیداشتم و بعدم موقع مداحی مثل خانوما، چادرم مینداختم رو صورتمو اشک میریختم. ‌ ازدواج که کردم از خدا پنهون نیست از شمام پنهون نباشه، درسته که هنوز سخنران و مداح برام تو اولویت بودن، ولی دادن یا ندادن شام نذری هم برام مهم شده بود. چون هنوز دانشجو بودم و بلد نبودم هم درس بخونم غذا بپزم هم برم هیئت کلی گریه کنم. ‌ 💡از روزی که مامان شدم، هیئت برای من یا جایی برای گریه های از ته حلق و دل پیچه های شدید نوزاد یک ماهه ام بود یا تاتی رفتن های نوپای یک ساله ای که با کشف همه سوراخ سمبه های فضای هیئت، فکر میکنه داره دنیا رو مال خودش میکنه. این دومین محرمیه که نمیتونم هیئت های دلخواهمو برم و سرجام بشینم و چادرمو بندازم رو صورتمو گریه کنم. پارسال موقعی که آدم ها سرجایشان نشسته بودند و گریه میکردند، من با نی نی یک ماهه هی مسیر هیئت را چرخ میزدم و مستاصل گاهی بلند میشدم و گاهی مینشتم بلکه این شیرخوره آروم بشه. اما نمی شد... مثل خیلی از شیرخوره های دیگر. نمی دانم حال رباب را و شیرخواره اش را هرسال محرم اما. ‌ امسال دارم پا به پای این کوچولوی تاتی رو، راه میرم و هی لباس مشکیش را و هی قدش را و هی زمین خوردنش را برانداز میکنم. دست خودم نیست. هی ذهنم مقایسه میکند زمین خوردنش را با زمین خوردن هایشان... ‌ محرم، بچه که جلوی چشمت باشد، انگار نوار فقط روی روضه ی باز گیر میکند. حالا جوان رعنا که جای خود دارد. @good_mood_mom ‌ 🖋شما چه خاطراتی از مادرانگی هایتان در روضه ها دارید؟ ‌ #دلنوشته_مادرانه #سرباز_حسینم #محرم #هیئت #هیئت_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

🖋 🖊‌‌‌‌ ‌تو دوران سرخوش مجردی وقتی محرم میشد، برایم فرقی نمیکرد هیئتی که میخوام برم چقدر از خونمون دوره. همین که میشنیدم فلان سخنران یا فلان مداح مورد علاقم یک جا برنامه دارن، ازین سر شهر میرفتم اون کله ی شهر. ‌ خیلی شیک و مرتب نوت برمیداشتم و بعدم موقع مداحی مثل خانوما، چادرم مینداختم رو صورتمو اشک میریختم. ‌ ازدواج که کردم از خدا پنهون نیست از شمام پنهون نباشه، درسته که هنوز سخنران و مداح برام تو اولویت بودن، ولی دادن یا ندادن شام نذری هم برام مهم شده بود. چون هنوز دانشجو بودم و بلد نبودم هم درس بخونم غذا بپزم هم برم هیئت کلی گریه کنم. ‌ 💡از روزی که مامان شدم، هیئت برای من یا جایی برای گریه های از ته حلق و دل پیچه های شدید نوزاد یک ماهه ام بود یا تاتی رفتن های نوپای یک ساله ای که با کشف همه سوراخ سمبه های فضای هیئت، فکر میکنه داره دنیا رو مال خودش میکنه. این دومین محرمیه که نمیتونم هیئت های دلخواهمو برم و سرجام بشینم و چادرمو بندازم رو صورتمو گریه کنم. پارسال موقعی که آدم ها سرجایشان نشسته بودند و گریه میکردند، من با نی نی یک ماهه هی مسیر هیئت را چرخ میزدم و مستاصل گاهی بلند میشدم و گاهی مینشتم بلکه این شیرخوره آروم بشه. اما نمی شد... مثل خیلی از شیرخوره های دیگر. نمی دانم حال رباب را و شیرخواره اش را هرسال محرم اما. ‌ امسال دارم پا به پای این کوچولوی تاتی رو، راه میرم و هی لباس مشکیش را و هی قدش را و هی زمین خوردنش را برانداز میکنم. دست خودم نیست. هی ذهنم مقایسه میکند زمین خوردنش را با زمین خوردن هایشان... ‌ محرم، بچه که جلوی چشمت باشد، انگار نوار فقط روی روضه ی باز گیر میکند. حالا جوان رعنا که جای خود دارد. @good_mood_mom ‌ 🖋شما چه خاطراتی از مادرانگی هایتان در روضه ها دارید؟ ‌ #دلنوشته_مادرانه #سرباز_حسینم #محرم #هیئت #هیئت_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن