پست های مشابه

مجموعه مادرانه حنان

‌ *چند روز پیش روز مباهله بود، روزی که ما بچه شیعه ها به آن مباهات می‌کنیم. مایی که هرچه نداشته باشیم یک «پنج تن آل عبا» داریم که همه نداشتن‌های دنیا را جبران می‌کند. حالا می خواهیم دو تا کتاب داستان برای سنین شش سال به بالا درباره‌ی این دردانه‌های خدا معرفی کنیم. کتاب «قصه‌ی خوبان» اتفاقا قصه‌ی همین عبایی هست که به سبب آن، پیامبر اکرم(ص)، دختر پاک و دوست داشتنی‌شان حضرت زهرا(س)، امیرالمؤمنین علی(ع) و دو سرور جوانان اهل بهشت، حسنین(ع) را «پنج تن آل عبا» می‌نامیم. داستان این کتاب از یک زاویه دید جدید به ماجرای حدیث کسا می‌پردازد، یعنی از زبان همان «کسا» یا عبای پیامبر(ص). همین هم جذابیت داستان را دوچندان می‌کند و خواندنش نه تنها برای نوجوانان بلکه برای ما مادر و‌پدرها هم دلنشین و امیدبخش است. *کتاب دوم «دعوت مردی که راست می‌گفت» است که با قلم زیبای ابراهیم حسن بیگی نوشته شده و داستان عجیب و جذاب روز مباهله را از زبان یکی از همان نصرانی‌های بطن ماجرا روایت می‌کند، فردی که تحت تأثیر پیروزی پیامبر در مباهله قرار می‌گیرد و مسلمان می‌شود. این دو کتاب زیبا با تصویرگری خاص خانم نگین حسین زاده را از دست ندهید.‌ #مجموعه_مادرانه_حنّان #چگونه_کودک_خود_را_سرگرم_کنیم #معرفی_کتاب_کودک #انتشارات_جمکران #حدیث_کسا #قصه_خوبان #دعوت_مردی_که_راست_میگفت #روز_مباهله #کودکان#اوقات_فراغت

04 مهر 1400 12:53:58

29 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

‌ چند ماهی گذشت و من همچنان مشغول فیدیبوخوانی بودم و کتاب چاپی دست نمی گرفتم. تا اینکه یک روز که به شیراز رفته بودم (منزل پدری)، و دخترم (که حالا یک سال و خرده ای شده بود و می توانست تا حدی گلیم خودش را از آب بکشد و راه برود و خودش را به خواسته اش برساند و نیازی نبود جیغ بزند و دو دستش را بلند کند به سمتم تا بغلش کنم و او را به مقصد مورد نظر برسانم) مشغول به هم ریختن گوشه ای از خانه بود و حسابی سرگرم شده بود. . رفتم سراغ کتابخانه‌ی اتاق پدرم (یک کتابخانه‌ی خیلی جذاب و وسوسه برانگیز که هربار می روم آنجا هر از چند ساعت یک بار می روم از آن بازدید می کنم و زل می زنم به قفسه ها تا ببینم چه کتابی می توانم شکار کنم و کمی سرِ برداشتنِ کتاب و پس ندادن و صاحب شدنش سر به سرِ پدر بگذارم و باهم کل کل پدردختری کنیم!). . نمی دانم ایام محرم بود یا نه. ولی کتاب «فردا مسافرم» مریم راهی را برداشتم تا تورقی کنم (کتابی داستانی درباره سفر کاروان اسرای کربلا تا شام و مدینه). گفتم این بار به جای تورق از اول شروع کنم به خواندن. ببینم می توانم بخوانم یا نه. ببینم دخترک می گذارد کتاب کاغذی در دستم سالم بماند یا نه. مخصوصا اینکه امانت بود و پدرم هم به شدت به تمیز و نو ماندن کتابهایش حساس است!! دیدم شد. و چه قدر چسبید آن اولین کتابِ چاپیِ بعد از حدود یک سال و نیم کتاب چاپی نخواندن! . و این هم شد بخشی از تلاش روزانه‌ی من. درحالیکه کنار دخترم نشسته بودم و او با اسباب بازی هایش مشغول می شد آن وسط مسط ها، چند صفحه ای هم کتاب می خواندم... خوبی اش این بود که دیگر دخترم دایم دستم گوشی نمی دید. حالا هم خودم اوقاتم کمی مفیدتر می گذشت هم الگوی خوبی بودم برای یک دختر یک سال و نیمه! در نگاهش مادری فرهیخته‌طور به نظر می رسیدم که در طول روز، کتاب به دست، در خانه به این طرف و آن طرف می رود... ادامه دارد... به قلم خانم #مرضیه_حق_خواه #من_مادری_کتاب #قسمت_پنجم #نظم_کتابخوانی_یک_مامان #مادر_کتابخوان #نظم_با_طعم_مادری #مجموعه_مادرانه_حنّان

04 مهر 1400 12:54:02

29 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

#کتاب_مادرانه ‌"به نام یگانه خالق مهربانی‌ها" در آستانه‌ی میلاد پیامبر مهربانمان قرار داریم و برای اینکه بچه‌ها بهتر و بیشتر پیامبر عزیزمون رو بشناسند، می‌خواهیم دو تا کتاب عالی بهتون معرفی کنیم که هم برای مطالعه خوبه و هم برای هدیه به‌عنوان عیدی این جشن بزرگ. کتاب اول، کتاب #پیغامی_ برای_ابر _پنبه‌ای این کتاب، داستان ابریه که منتظر فرشته‌ی بارانه تا مکان باریدنش رو بهش نشون بده و طی اتفاقاتی سایه‌ی سر پسربچه‌ای به نام محمد(ص) میشه. کتاب چنان نثر شیرین و زیبایی داره که در آخر مخاطب دوست داره با تمام وجود پسر بچه رو در آغوش بگیره. این کتاب برای گروه سنی ۴ تا ۸ سال مناسبه. #طاهره_ایبد #شرکت_انتشارات_علمی_و_فرهنگی کتاب دوم، کتاب #پیامبر_و_قصه‌هایش دراین کتاب #حجت‌الاسلام_حیدری_ابهری، قصه‌ها و حکایت‌های مربوط به پیامبر(ص) رو با نثر و زبان امروزی برای بچه‌ها بازنویسی کردن. کتاب شیرینی که سرشار از نکات خوب اخلاقیه و مناسب بچه‌های دبستانیه. تصویرگری خوبی هم داره و بچه‌ها از خوندنش حتما لذت می‌برند. در ضمن در کتاب بخش‌هایی با عنوان بیشتر بخوان و بهتر بدان هم وجود داره که جالب و خواندنیه. #نشر_جمال #مجموعه_مادرانه_حنّان #کتاب_مادرانه #پیامبر_خوبی_ها #کتاب_خوب_عیدی_بدیم

04 مهر 1400 12:53:59

27 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

"هوالحی" #نظم_مادرانه_۸ هر چه بالا و پایین میکردم ازین واکنش های غیرارادی و بهم ریختن های مدام خلقی در طول روز،آرامش در خانه مان و امنیت خاطری که همیشه در ذهنم بود در کودکانم ایجاد نمیشد.باید راه حلی بود تا آبی بشود بر این آتش خشمی که هر از چند گاهی از درونم زبانه میکشید. . البته که راه حل ها به تناسب علت بسیار متفاوت بود اما آنچه فارغ از تمام علل بسیار کاربردی و کمک کننده بود *باز نویسی و باز بینی روزانه* چالشهایم بود.هر شب قلم و کاغذ به دست وقایع تلخ روز را باز نویسی میکردم. به حالت توصیفی و به دور از قضاوت های همیشگی ذهنم(این بچه میخواد حرص منو دراره_ایشون همیشه لجبازه_عین باباشه😉)و بعد با خودم مرور میکردم که اگر دوباره در همان موقعیت قرار بگیرم چه خواهم کرد؟[بچه ها کل خانه را بهم ریخته بودن،هر چی گفتم گوش نکردن،داد زدمو و گریه کردنو....اینبار با شعر "بدو بدو حالا یالا بدو حالا"تشویقشون میکنم خودمم همراهیشون میکنم] همین بازنویسی و باز بینی به مرور "حضور در لحظه"و "دوری از واکنش های غیر ارادی" را تقویت میکرد و مرا به ثبات در رفتار نزدیک تر. این یعنی همان مشارطه-مراقبه و محاسبه ی دائم.محاسبه ای که امام رضا(ع)فرمودند سود آدمی در آن است؛ یاور موثری برای حضور در لحظه و تسلط بر واکنش هایم شد. زمان برد و طاقت فرسا بود اما به قول حاج شیخ علی آقای صفایی صبوری به اندازه ی عشق است،آدمی به اندازه ای که چیزی را میخواهد برآن پایدار میماند ودر راه آن سختی ها را تحمل میکند و برآن مقدمه میسازد و زمینه را فراهم میکند. و میدانم که تربیت یک شبه ممکن نیست و نفس من راه بلندی در پیش دارد برای تادیب خویش. #نظم_مادرانه #مجموعه_مادرانه_حنّان #نظم_خلق_و_خو #نظم_درکلام #ثبات_در_رفتار

04 مهر 1400 12:54:00

37 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

#کتاب_مادرانه هو النور . امروز روز شهادت امام حسن عسکری(ع) است. کتاب «حاء مشدد» دقیقا همین روز و روزهای بعد از شهادت را روایت می‌کند. روزهای سختی که شیعیان در بدترین شرایط و بیشترین فشار از طرف حکومت عباسی قرار دارند. روزهایی که حکومت به دنبال جانشین امام یازدهم شیعیان کل سامرا را زیر و‌ رو می‌کند ولی هرچه بیشتر می‌گردد کمتر می‌یابد. جعفر کذاب، برادر امام شهید نیز آتش‌بیار معرکه شده است و با کارهایش خون به دل مادرش حدیثه خاتون و‌ عمه‌اش حکیمه خاتون می‌کند. . مگر می‌شود مادر باشی و دردهای حدیثه خاتون و نیز حکیمه خاتون را که کم از مادر نبود برای امام شهید، درنیابی؟ از یک طرف فرزندی که عزیزترین است در آسمان و زمین، را به شهادت رسانده‌اند و همسرش و فرزندی که موعود عالمیان است به امر خدا از دیده‌ها نهان شده باشند، از یک طرف فرزند ناخلفی که به جای کمک‌حال بودن در این شرایط و اطاعت از امر ولی خود، حرمت و عزا سرش نشود و با کارهایش نمک به زخمت بپاشد... . برشی از کتاب:. حدیثه به آرامی پلک می‌زند و سرش را به علامت تأسف تکان می‌دهد و با صدای نیمه گرفته می‌گوید: - هیچ وقت نفهمیدم چرا جعفر جایگاهش را نمی‌خواست بپذیرد؟ هرچند کبنه و حسد را از حَذَق به ارث برده است. می‌بینی! مرا از دیدن عروسم و مهدی محروم کرده است. داغ ابامحمد برای نرجس سنگین است و پنهان ماندنش، داغش را می‌افزاید. بریهه پشتش به من است و سرش را روی زانوهایش گذاشته است. صورتش را که بلند می‌کند، خیس شده است. صدای گریه‌اش بلند می‌شود و می‌گوید: - جده!صبر کن! تو دل‌رحم‌تر از آن هستی که پدرم را نفرین کنی. بدبختی او، بدبختی من است. حدیثه سرش را برمی‌گرداند و با ابرو اشاره می‌کند که بریهه نزدیک او بیاید. سر بریهه را در آغوشش می‌گیرد و می‌گوید: - جگرم را سوزاند! داغ از دست دادن ابامحمد از یک‌ طرف، داغ خیانت‌های جعفر از سوی دیگر؛ برایش مادر‌ نبوده‌ام، اما مادری کرده‌ام. . پ.ن.: نویسنده عنوان کتاب را از دو «حاء» اول نام‌های «حکیمه خاتون» و «حدیثه خاتون» وام گرفته است‌. #کتاب_مادرانه #حاء_مشدد #عترت_اسماعیلی #کتاب_نیستان #امام_حسن_عسکری_ع #امام_زمان_عج #غیبت_صغری #حکیمه_خاتون #حدیثه_خاتون #جعفر_کذاب

04 مهر 1400 12:53:59

28 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

#نظم_مادرانه_قسمت_دوم باید میفهمیدم مشکل برنامه ریزی من کجاست؟چه اتفاقی در طول روز مانع رسیدن من به کارهای شخصی ام میشود؟ به توصیه استادم کاغذو قلم برداشتم تاریز کارهای روزانه ام را به مدت چهار روز بنویسم. از پایان روز اول ایراد را پیدا کرده بودم...تقریبا هر روز همین گونه میگذشت: رسیدگی به فرزندم چک کردن گوشی کار خانه چک کردن گوشی بازی با فرزندم چک کردن گوشی خواباندن فرزندم و همزمان چک کردن گوشی و.... آنچه زمان مرا مثل خوره میخورد و همه ی زمان طلایی ام را از من میگرفت گوشی من بود... تصمیم قاطع گرفتم ؛از فردا فقط سی دقیقه صبح و به همین میزان آخر شبها وقتم راخرجش میکنم. اما بعد از یک هفته متوجه شدم من نتوانسته ام کنترلش کنم. چشم و گوش من به حجم بالایی از جلوه های سمعی و بصری معتاد شده بود و ذهنم دائمادنبالش میگشت. حذف دفعی در مورد این عادت مخرب من مناسب نبود پس به سمت حذف تدریجی و جایگزین کردن رفتم: اولین مرحله، حذف تمام گروه ها و پیج هایی بود که نفعی برایم نداشتند و در مرحله بعد کتاب های صوتی وصوت ها و سی دی هایی که مدت ها بود میخواستم گوش بدهم؛ به کمکم آمدند. و به مرور توانستم گوشی را مدیریت شده استفاده کنم و اجازه ندهم او مرا مدیریت کند.یاد گرفتم اولین مرحله این است که باگ برنامه ریزی خود را بیابم و بسته به احوالات شخصی و شرایط زندگی ام دفعتا یا تدریجا حذفش کنم.باید صبور باشم و خودم را برای آزمون و خطاهای فراوان آماده کنم.هیچ تغییری راحت نیست.مخصوصا این کار که به معنای اصلاح سبک تفکر و زندگی من است.باید یاد بگیرم زندگی ام را بدون عادات مخرب پیش ببرم. #نظم_مادرانه_قسمت_دوم #نظم_مادرانه_۲ #نظم_مادرانه #هدف #اولویت_بندی #تهیه_لیست_اهداف #مجموعه_مادرانه_حنان

04 مهر 1400 12:53:57

35 بازدید

مجموعه مادرانه حنان

10

44

‌ قسمت دوم من برای تمام کمبودهایم کتاب را یافتم. من وقتی دلم گشت و گذار در شهر و نگاه کردن به خیابان ها و مغازه ها می خواهد، کتاب می خوانم. من وقتی دلم سفر می خواهد کتاب می خوانم. من وقتی دلم کلاس مشاوره و تربیتی می خواهد کتاب می خوانم. من وقتی دلم کتاب معرفتی و قرآنی می خواهد کتاب می خوانم. من حتی وقتی دلم تفریح می خواهد کتاب می خوانم. زندگی من چند سالی است بدجور به کتاب گره خورده است. دقیقا از زمانی که دخترم شیرخواره بود و من تمام معادلات زندگی ام به هم خورده بود. از همان زمان من معتاد شدم. معتاد خواندن. تازه وقتی دخترم می خوابید کوله بارم را برمی داشتم و راه می افتادم. کلاس نظم و مشاوره و تدبر و ... شرکت می کردم. به سفر می رفتم. در خیابان های شهر می گشتم و با آدم ها حرف می زدم. مهمانی می رفتم و دوست پیدا می کردم. همه این کارها را من در دنج کوچک خود انجام می دادم، خوابیده روی تخت و یا لم داده روی مبل راحتی غرق می شدم در دنیای کتاب ها. من دیگر کمبودی نداشتم. تمام رؤیاهایم به حقیقت پیوسته بود. حالا می خواهم از خاطرات کتاب خوانی هایم برایتان بگویم. شاید شما هم مثل من باشید و مرا درک کنید. ولی شاید هم برایتان عجیب باشد. به هرحال اگر دوست دارید با من همراه شوید تا بگویم در این سالها چه طور با کتابها زندگی کرده ام... به قلم خانم #مرضیه_حق_خواه #من_مادری_کتاب #قسمت_دوم #نظم_کتابخوانی_یک_مامان #مادر_کتابخوان #نظم_با_طعم_مادری #مجموعه_مادرانه_حنّان

19 خرداد 1401 01:17:26

🌺🌺🌺🌺

سمیرا عبدی

-0 پاسخ

19 خرداد 1401 01:17:24

👌👌👌

الهه محمدی

-0 پاسخ

19 خرداد 1401 01:17:24

خوشم نیومد

پروانه بخشایش

-0 پاسخ

19 خرداد 1401 01:11:25

کامل نبود اصلا بیشتر توضیح بدین

مرضیه اشتری

-0 پاسخ

19 خرداد 1401 01:11:25

🙏🙏🙏تشکر

مرضیه اشتری

-0 پاسخ

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

19 خرداد 1401 01:11:23

ریحانه حسنی

-0 پاسخ

مجموعه مادرانه حنان

مجموعه مادرانه حنان

10

44

‌ قسمت دوم من برای تمام کمبودهایم کتاب را یافتم. من وقتی دلم گشت و گذار در شهر و نگاه کردن به خیابان ها و مغازه ها می خواهد، کتاب می خوانم. من وقتی دلم سفر می خواهد کتاب می خوانم. من وقتی دلم کلاس مشاوره و تربیتی می خواهد کتاب می خوانم. من وقتی دلم کتاب معرفتی و قرآنی می خواهد کتاب می خوانم. من حتی وقتی دلم تفریح می خواهد کتاب می خوانم. زندگی من چند سالی است بدجور به کتاب گره خورده است. دقیقا از زمانی که دخترم شیرخواره بود و من تمام معادلات زندگی ام به هم خورده بود. از همان زمان من معتاد شدم. معتاد خواندن. تازه وقتی دخترم می خوابید کوله بارم را برمی داشتم و راه می افتادم. کلاس نظم و مشاوره و تدبر و ... شرکت می کردم. به سفر می رفتم. در خیابان های شهر می گشتم و با آدم ها حرف می زدم. مهمانی می رفتم و دوست پیدا می کردم. همه این کارها را من در دنج کوچک خود انجام می دادم، خوابیده روی تخت و یا لم داده روی مبل راحتی غرق می شدم در دنیای کتاب ها. من دیگر کمبودی نداشتم. تمام رؤیاهایم به حقیقت پیوسته بود. حالا می خواهم از خاطرات کتاب خوانی هایم برایتان بگویم. شاید شما هم مثل من باشید و مرا درک کنید. ولی شاید هم برایتان عجیب باشد. به هرحال اگر دوست دارید با من همراه شوید تا بگویم در این سالها چه طور با کتابها زندگی کرده ام... به قلم خانم #مرضیه_حق_خواه #من_مادری_کتاب #قسمت_دوم #نظم_کتابخوانی_یک_مامان #مادر_کتابخوان #نظم_با_طعم_مادری #مجموعه_مادرانه_حنّان

🌺🌺🌺🌺 سمیرا عبدی

19 خرداد 1401 01:17:26

-0 پاسخ

👌👌👌 الهه محمدی

19 خرداد 1401 01:17:24

-0 پاسخ

خوشم نیومد پروانه بخشایش

19 خرداد 1401 01:17:24

-0 پاسخ

کامل نبود اصلا بیشتر توضیح بدین مرضیه اشتری

19 خرداد 1401 01:11:25

-0 پاسخ

🙏🙏🙏تشکر مرضیه اشتری

19 خرداد 1401 01:11:25

-0 پاسخ

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن