پست های مشابه
نظم مادرانه
✨ *نیاز* عبارت است از خلا و فاصلهای که فرد با دیدن مقصد مشخص یا مبهم در درون خود احساس میکند.😌 ✨ *گرایش و میل* عبارت است از کشش و انگیزشی که نسبت به کاری، عملی، فکری یا تصمیمی در درون فرد ایجاد می شود. 🤩 ✨ *خواست* عبارت است از حرکت و تلاشی که فرد برای برطرف شدن نیاز و کم کردن فاصله میان نیاز و مقصد انجام می دهد. خواست یک حرکت و تلاش درونی است که حاصل آن حرکت بیرونی خواهد بود.🏃♂ ✨ این ها همواره همراه یکدیگر و مکمل هم هستند. مثلاً: 😋گرسنگی 👈 نیاز 😋سیر شدن 👈 رفع نیاز و مقصد 😋میل به غذا 👈 گرایش 😋طلبیدن و حرکت به سمت غذا 👈 خواست 🌟 پس حس نیاز، نقطه شروع حرکت، و مقصد نقطه پایان آن است. بنابراین نیاز و مقاصد رابطه متقابل دارند و هر چه مقاصد تعریف شده بیشتر باشد نیازها هم بیشتر و *هرچه نیازها حقیقی تر باشند، مقاصد هم حقیقی تر و والاترند* .🍃 ✨ برای یک برنامه ریزی کامل و عملی در گام اول باید دید برنامه، چه نیازها و خلاءهایی از زندگی را برطرف می کند و مهمترین عنصر این است که فرد *چه نیازی را محور برنامه و عمل خود قرار می دهد*. 🧐 ✨ اینجا باید *انواع نیاز* را تعریف کنیم: - *نیاز حقیقی* : که در مسیر عبودیت است و فرد را در مسیر به سوی غایتی که خداوند برایش در نظر گرفته پر تلاش می کند.😇 - *نیاز غیر حقیقی* : آن دسته از نیازها که فرد را از امور مهم زندگی اش غافل کرده و از غایت آفرینش و تلاش در راه آن دور می کند.🙊 ✨ پس انسان با *دین داری* می تواند نیازهای خود را در زمره نیازهای حقیقی قرار دهد.🍃 همچنین فرد میتواند *نیازهای طبیعی یا مادی را هم در راستای نیازهای معنوی یا حقیقی خود به کار بگیرد* . با *نیت* میتوان به این مهم دست پیدا کرد. (نمونه هایی از اون رو در بحث جلسه گذشته باهم مطرح کردیم) در واقع نیت، نوع نگاه به مسائل را تعیین میکند و اعمال را با جهان بینی فرد همسو میکند.😍 (ادامه مطالب را در پست بعدی ببینید)
11 فروردین 1403 20:44:33
251 بازدید
نظم مادرانه
*سرعت دهنده های زندگی شما چه چیزهایی هستند؟* ✅ *مثلا ناهارها رو صبح زود میگذاری* ✅ *مثلا آخر شب ها ۵ دقیقه خونه رو جمع میکنی* ✅ *مثلا ذکرهای خاصی بلدی* 🔶 *هر چیزی که کمک کنه سرعت عمل مون تو زندگی بیشتر بشه ...*
22 فروردین 1403 04:11:45
373 بازدید
نظم مادرانه
سلام. اینجا با هم منظم و هدفمند بودن رو تمرین می کنیم
11 فروردین 1403 17:17:22
209 بازدید
نظم مادرانه
_ *عزم و اراده* _ از ویژگی های ما انسان ها، توانایی تصمیم گیری و عمل کردن به تصمیم ها ست. پس می توانیم پس از انتخاب کاری، خودمون رو نسبت به انجام دادن یا ندادن آن ملزم کنیم و برای تحقق خواسته هامون شرایط و لوازم ش رو فراهم کنیم. اما این فراهم شدن شرایط و لوازم، هم به خود ما بستگی دارد و هم به عوامل بیرونی. با تمام تلاش و همتی که فرد انجام میده ممکنه به خواسته هاش نرسه. به همین دلیل امیرالمومنین(ع) هنگامی که ازشون می پرسند: "پروردگارت را به چه وسیلهای شناختی؟" می فرمایند: *عرفت الله َبفسخ العزِم(العزائم) و َنقض الِهَمم* ؛ ّلما أن َهَممُت َفحاَل بینی و بیَن َهّمی و َعَزمُت فخالَف القضاُء عزمی علمُت أّن المدِّبَر غیری... بهوسیلهبههمخوردنتصمیمهاوشكستنهمتها،كهچونبهكاریهمتگماشتممیانمنوكارموردعلاقهامفاصلهایجادشدوچونتصمیمگرفتموقضایالهیبرخلافتصمیممنجاریشد،دانستم كه تدبیردیگریدركاراست. (خصال، ج۱، ص۳۳) پس ما برای تحقق خواسته هامون دو مرحله رو باید سپری کنیم: اول تصمیمگیری و دوم اجرا بیشتر صحبتهامون تا به این جا، در مورد قسمت اول بود. اما بحث امروزمون که در مورد عزم و اراده است، مربوط به بخش دوم، یعنی اجرای خواسته ها میشه.. حالا *معنی عزم* چیه؟ به *قصد قطعی برای انجام کاری* ، عزم میگن. *استمرار* در عزم، باعث تحقق عمل و پایداری در فعالیت ها میشه. از توجه به تعریف عزم، متوجه میشیم که موضوع عزم چقدر در برنامه ریزی اهمیت دارد. همانطور که در مباحث قبلی مون اشاره کردیم هر عمل و برنامه ای مرتبط با نوعی علم و آگاهی است. علمی که به مقصد و هدف داریم (که ممکنه کامل و درست یا ناقص و اشتباه باشد) پس بخش مهمی از نقص های ما در عمل و برنامه مون، مربوط به آگاهی های ماست. هرچقدر بتونیم پشتوانه عمل مون رو با علم قطعی تر (یقین)، محکم کنیم، به عمل و برنامه محکم تر و باثبات تری هم دست پیدا میکنیم. این آگاهی یقین می آورد و یقین هم انسان رو در انجام کار مصمم تر می کنه. برای هر فعلی که میخواهیم انجام بدیم، مراحلی وجود دارد: علم (به هدف) ⬅️ شوق و گرایش (به هدف) ⬅️ تشدید شدن این شوق (شوق موکد) ⬅️ عزم و اراده ⬅️ فعل تمام مراحل قبل از عزم، در نمودار بالا، بر روی تقویت عزم موثرند. ولی علت تامه عزم نیستند. موارد بسیاری هست که گرایش و شوق زیادی نسبت به یک هدف داریم، اما لزوماً این شوق باعث حرکت و عزم در ما نمیشه. اما قطعا موثره و می تونه باعث تقویت یا تضعیف آن بشه. حالا باهم ببینیم چه راه هایی برای تقویت عزم وجود داره؟ ۱. یکی از کارهایی که عزم و اراده را تقویت میکنه، *انجام عزم های کوچک* است. (یادتونه تو بحث مبارزه با نفس، در این مورد صحبت کردیم که مبارزه با نفس در موارد کوچک، که ساده تره، نفس رو ضعیف و انسان رو کمکم قوی میکنه تا بتونه مبارزه با نفس های بزرگتر رو انجام بده...) یک راه ساده اش *تاخیر نینداختن در کارهای خوب* است. (یا اگر توانایی انجامش رو نداریم لااقل نیت و تمنا ش رو داشته باشیم، که خودش تاثیرگذاره) و *پرهیز از کارهای بیهوده* است. امام علی (ع) می فرمایند: غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ ؛ ... غلبه بيهودگى ، اهتمام و جديّت را نابود مى كند . (غرر الحکم، ص ۴۶۱) انجام این کارها نفس انسان رو برای انجام فعالیت های جدی و سخت تنبل میکنه ۲. راه دیگه، *بالا بردن قدرت دوراندیشی* در زندگی است. امام علی (ع) می فرمایند: مِن الحَزْمِ قُوّةُ العَزْمِ... قوت عزم از دوراندیشی فرد است.(غرر الحکم، ص۴۷۶) چطوری به دور اندیشی برسیم؟ بر اساس حدیث امام علی(ع): الحزم النظر في العواقب و مشاورة ذوي العقول... دورانديشي، توجه به عاقبت کارها و مشاوره با صاحبان خرد است. (غرر الحکم، ص ۴۷۵) با *توجه به عاقبت و مقصد و اثر هر کار* ؛ و *مشورت با صاحبان خرد* که میتونن به انسان در شناخت مقصد و اثر کارها کمک کنند. ۳. *ایجاد تعهد* : این تعهد میتونه بر اثر عوامل داخلی یا خارجی باشد. *عوامل داخلی مثل عهد و قسم و نذر* *عوامل خارجی مثل انجام کار به صورت گروهی یا تعهد به یک فرد دیگه* ۴. *پنهان کردن عزم در انجام کار* : وقتی انسان عزم انجام کاری رو به دیگران بگه، باعث میشه فرد به جای سخت کوشی و جدیت مشغول اثبات خود به دیگران باشه؛ بقیه هم شروع به نظر دادن بکنند و او تحت تاثیر نظر دیگران قرار بگیره و کم کم عزمش سست میشه. امام علی(ع) می فرمایند: مَن أظْهَرَ عَزْمَهُ بَطَلَ حَزْمُهُ ... هر كه تصميم خود را آشكار سازد، دور انديشى اش باطل و بى اثر گردد . (غرر الحکم، ص ۴۷۶) ۵. *صبر و مبارزه با نفس* به هر حال راه رسیدن به هر مطلوبی سختی هایی داره که فقط با مقاومت و صبوری و مبارزه می تونیم بهش برسیم. ۶. *انس گرفتن با برنامه و ذکر مداوم* انسان نسبت به هرچیزی که انس داشته باشه عزمش برای رسیدن به آن تقویت میشه و هنگامی که به برنامه و کاری بی توجه باشه، ناخودآگاه نسبت به آن دلسرد میشه. ۷. *مرحله بندی کار* برای اینکه کاری که نیازمند پشت کار هست رو بهتر انجام بدیم، باید اون رو مرحلهبندی و خرد کنیم. این کار هم ما رو از سرگردانی رها میکنه و هم با پشت سر گذاشتن هر مرحله انگیزه برای رفتن و اتمام مرحله بعدی، باعث تقویت عزم میشه. ۸. *بازنگری و سنجش میزان عزم در امور* بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم. 📜 تکلیف جلسه نهم 📜 بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم.
21 فروردین 1403 07:44:45
314 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
259 بازدید
نظم مادرانه
⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایشهای مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایشهای اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیقتر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل میگوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علیالقاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایشهاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایشهایی که عقل آنها را کنار میزند و انتخاب نمیکند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایشهای سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* میگذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط میدهد و پایین میکشد.😔 ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب میشود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمیشناسد* ، لذا وقتی مصداقها را به او نشان میدهید، عقل کمکم به خودش میآید. همانطور که برای یک بچه باید فرصتهای تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقلتر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل؛ نزههالناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت میکند،🚶♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرفنظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج میشود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوستداشتنیهای خودم نرسیدهام، یا دوستداشتنیهایی که داشتهام را از دست دادهام و یا اینکه به دلیلی مجبور شدهام خودم از برخی دوستداشتنیهایم چشمپوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل میشود. یعنی انسان دوست داشتنی هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوستداشتنیها از اول بهصورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست داشتنی ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایشمند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس بهطور *خلاصه* میتوان گفت: *انسان موجودی گرایشمند است و ابزار انتخاب بین گرایشهای خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایشهایش به «رنج»ها😢 و «لذت»هایی😍 میرسد. این رنجها و لذتها، تعیینکنندهترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، میتواند. «انسان *چگونه* میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«بهکار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایشهای همسو💪 + تضعیف گرایشهای مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، بهکار گیریم. 💪یعنی *گرایشهای همسو را تقویت* کنیم و *گرایشهای مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایشها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر میخواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایشهای خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایشهای خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایشهای خوبی که دارد برایش آسانتر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایشهای خوب را تقویت کنید، کمکم این گرایش بدش هم ضعیف میشود. 🔆وجود گرایشهای پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایشها را ضروری میکند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایشها* موجب میشود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«بهفعلیت رساندن گرایشهای پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایشها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایشهای پنهان -که لذتش دیرتر میرسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یکمقدار باید از لذت گرایشهای بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد میشود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایشها»* ❌ این مدیریت گرایشها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایشها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایشها✅ ✨تغییر گرایشها در وجود انسان اجتنابناپذیر است. اینکه در روایت میفرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتنابناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایشهای خودتان را تغییر دهیم، بهطور طبیعی این تغییر گرایشها در ما اتفاق میافتد(منتها این تغییر طبیعی، برایمان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که میگویند: ما نمیخواهیم گرایشهای خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحمها و تعارضهای بین گرایشهای خودشان* گرفتار میشوند،🤔😥 واقعاً بیچاره میشوند و بههر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایشها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسانهای هرزه هم این رنج را میکِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوستداشتنیهای خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بیدین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج میآورد و طرف دیگر، لذت میآورد. اما رنج را نمیتوان حذف کرد.🤷♂ ❓«آیا این مدیریت گرایشها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.
11 فروردین 1403 21:01:08
272 بازدید
زهرا موسوی
2
1
قسمت چهاردهم: روزنگار، یادداشت برنامه روزانه
میرسیم به روزنگار. *روزنگار میتونه چه قسمتهایی داشته باشه؟* مشخصاً بالای صفحه *تاریخ و روز* را مینویسیم. من با ساعت بندی دقیق کارها مخالفم. اینکه بگیم از ساعت ۸ تا ۸و نیم مطالعه، از ساعت ۸ و نیم تا ۹ مرتب کردن خونه و ... بهنظر من برای ما مامانها که خیلی از کارهامون و زمانش، تحت تأثیر کوچولو هامونه، نشدنیه. اما اگر کسی برای براش مطلوب هست، این کار رو انجام بده. من زمان روزم رو به *۳ قسمت* تقسیم میکنم. *اذان صبح تا اذان ظهر، اذان ظهر تا اذان مغرب، و شب (تا زمان خواب)* این همون صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب هست با این تفاوت که زمان طلایی *بین طلوعین* در نظر گرفته شده در واقع شما *برای انجام کار هاتون سه بازه زمانی تعیین میکنین* ، که کارها را بر اساس اولویت یا بر اساس مناسب بودن زمان و بازدهی تو این سه بازه تقسیم می کنین. مثلاً من میدونم صبحها بازدهی بهتری برای مطالعه دارم. پس، تو بازه صبح قرارش میدم. البته که این هم وحی منزل نیست. ممکنه کاری رو تو بازه صبح نوشته باشین، ولی در بازه صبح فرصت نکنین انجامش بدین یا به دلیلی ترجیح بدین تو بازه عصر انجام بگیره. اشکالی نداره، تغییرش بدین. نمیخوایم خودمون رو محدود به چارچوبهای سخت و غیر قابلانعطاف بکنیم که باعث کنار گذاشتن کل برنامهنویسی بشه. پس با توجه به هفته نگار، روزنگار رو تکمیل میکنیم . ما لازم داریم کارهایی که برامون *اولویت* دارن و مهم هستند، رو هم بهنحوی برای خودمون علامت بزنیم. میتونین از ستاره (*) استفاده کنین یا اون موارد رو با رنگ قرمز بنویسین یا… بعد از نوشتن کارهای روزانه، قسمت مشارطه و محاسبه داریم. هممون میدونیم که بزرگان عرفان و اخلاق مانند حضرت امام (ره) ، توصیه اکید به *مشارطه، مراقبه و محاسبه و معاقبه روزانه* داشتند. این در واقع یک عهدِ روزانه و ارزیابیِ شبانه برای پایبندی به برنامه است. پس تو قسمت مشارطه، با خودمون صحبت می کنیم. می تونیم در حد چند جمله حدیثِ نفس کنیم. و زمان کمی که از عمرمون باقیمونده رو یادآور بشیم. با خودمون شرط کنیم که ابتدائاً امروزمون و هر لحظه مون با یاد خدا بگذره و بعد به برنامههایی که برای امروز مون در نظر گرفتیم پایبند باشیم. (که قبلاً هم گفتیم تمام این برنامهها باید در مسیر عبودیت باشه) . اگر لازم برای خودمون *جریمه* هم تعیین کنیم. ممکنه کارهایی براتون مهمتر باشه و فقط برای آنها جریمه خاص بگذارین و… *در طول روز سعی میکنین از عهد و مشارطه مون مراقبت کنیم (مراقبه)* درنهایت شب، هنگام *محاسبه و ارزیابی روز* و برناممون هست. برناممون را از لحاظ معنوی و مادی بررسی میکنیم. بررسی میکنیم که حال روحیمون امروز چطور بود؟ اخلاق مون با خانواده و… و بعد کارهای روز را بررسی میکنیم. *وظایف باید در طول روز به یکی از صورتهای زیر تعیین تکلیف بشه:* ۱. هر وظیفهای که *انجام* شد رو تیک میزنیم. ۲. اگر کاری دیگه برامون اولویت نداشت یا دیگه نمیخوایم انجامش بدیم، روش رو کامل خط میکشیم. ۳. اگر کاری رو امروز انجام ندادیم ولی قصد داریم فردا انجام بدیم، با کشیدن یک فلش به سمت صفحه بعد (⬅️) نشون میدیم که به فردا منتقلش کردیم. ۴. اگر کاری را انجام ندادیم و در روزهای آینده قراره انجامش بدیم، بسته به اینکه چه زمانی میخواهیم انجام بدیم، به هفته نگار، ماه نگار یا سال نگار منتقلش میکنیم. پس با علامت فلش رو به عقب (➡️) (جاییکه صفحات ماه نگار و سال نگار وجود دارند) علامت گذاری میکنیم. یه مثال بزنیم: مثلاً من امروز قرار بوده فصل ۱۳ کتابم رو بخونم و نرسیدم اگر *فردا فرصت جبران* رو دارم به این صورت علامت میزنم: ⬅️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در روزنگار فردا وارد میکنم. اما اگر *قصد ندارم* فردا هم انجامش بدم، بلکه مثلاً آخر ماه وقت جبران گذاشتم و میخوام اون موقع انجامش بدم، به این صورت علامت میزنم: ➡️ مطالعه فصل ۱۳ کتاب پروتز و بعد در ماه نگارم جلوی روز مثلاً سیام بهعنوان وظیفه مینویسم. بهاینترتیب تمام وظایف تعیین تکلیف میشن. *چند نکته* : ♡ *بهترین زمان برای برنامه ریزی، شب قبل* هست. بعد از ارزیابی روزتون، برای فردا، روزنگارتون رو مینویسین تا با آمادگی ذهنی، روزتون رو شروع کنین. یا حداقل *بعد از نماز صبح* ، برنامه روزانه نوشته بشه. ♡ همواره برای *جبران عقب افتادگی ها* ، زمان در نظر بگیرین. مثلا اگر برای درس خوندن برنامه ریزی میکنین، تمام ۷ روز هفته رو براش در نظر نگیرین، دو روز رو بذارین برای جبران عقب افتادگی احتمالی. در بهترین حالت اگر زمان اضافی آوردین و درواقع عقب افتادگی نداشتین، هم میتونین صرف کارهای جایگزین بکنین، هم کار هفته آینده رو جلو بندازین و ... اما اگر عقب افتادین، خیالتون راحته که جا برای جبران گذاشتین. این زمان جبران رو برای انتهای ماه هم در نظر بگیرین برای جبران عقب افتادگی های اون ماه . ♡ همیشه چند تا کار تو آستین داشته باشین برای زمان هایی که *وقت اضافی* پیدا میکنین. حتی میتونین یه لیست بنویسین تا در مواقع لزوم سریع انتخاب کنین و زمانتون رو به بطالت نگذرونین.(حتی میتونه تفریح خاص یا کتاب خوندن باشه) ♡ یه پیشنهاد خوب و مفید، اختصاص یه قسمت از روزنگار به *دردودل با امام زمان (عج)* هست. هم ارتباطمون با ولی حاضرِ ناظر مستحکم تر میشه و هم حس تعهد و پایبندی به برنامه رو تقویت میکنه. ضعف ها و نواقصمون رو پیش پدر امت بیان میکنیم و ازشون کمک میخوایم که کمِ کارمون رو زیاد کنن و کمکمون کنن مسیر رو درست و خوب پیش بریم.. انشالله جلسه آینده، جلسه آخر مباحثمون هست و یک سری جزئیات و نکات ریز برنامه روزانه رو با هم مرور میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 هفته نگار و روزنگار رو با توجه به نکات گفته شده بنویسین. چه پیشنهادهایی برای بهتر شدن برنام روزانه دارین؟ چه ترفندهایی رو به کار بردین که براتون مفید بوده؟ باهامون به اشتراک بذارین🤗