شادینک
دنبال کننده
17
پست
169
به نام خدا شادینک، شادی دینی برای کودکان تولید کننده بازی و محصولات سرگرم کننده برای انتقال مفاهیم دینی و اخلاقی
پست های مشابه
شادینک
. بستهی کاردستی ربیع الاول 🤩☘💚⚘ (گروه سنی ۴ تا ۱۰ سال) 🔹️ریسه ی چاپ شده ی عید مبارک ( ۸ مقوای A5 فابریانو صورتی و آبی، برش مثلث با کودکان) 🔹️پنج عدد ستاره ودو عدد ماه 🔹️ طرح مسجدالنبی به همراه دوابر برش خورده روی مقوای ماکت ( برای کار چسب واکلیل توسط کودکان) 🔹️یکعدد چسب چوب 🔹️سه بسته ی اکلیل درجه یک به رنگهای نقره ای، طلایی ، سبز 🔹️صلوات برش خورده روی فوم سبز برای نمای مسجدالنبی قیمت :۹۸۰۰۰ تومان #ربیع_الاول #ربیع #محمدرسول_الله #پیامبر #پیامبرمهربانی #عید #شادینک #شادی_دینی_کودکان #هفته_وحدت #ما_عاشق_محمدیم #سلام_بر_محمد
09 آبان 1399 09:30:57
1 بازدید
شادینک
رنگ های ست چای خوری روضه وقتی بچه ها میان توی روضه دوست دارن یه کاری کنن .. مثلا دستمال پخش کنند یا بعضی وقت ها هم اصرار که چایی روتعارف کنند که خب نمیشه ... بعضی از بچه ها میرن یه گوشه و برای خودشون بساط روضه رو پهن میکنن چای میریزن و به عروسکاشون میدن مطمئن باشید امام حسین (ع) به دل های پاک شون نگاه میکنند ... قیمت تک ۲۱۰۰۰ برای اطلاع از قیمت تعداد دایرکت درخدمتیم. #روضه #چای_روضه_ارباب #محرم #چای #نوحه #سینه_زنی #حسینیه #مجلس_اهل_بیت #کودکانه #مداحی_بچگانه
17 مرداد 1400 21:09:39
3 بازدید
شادینک
💚🏴 از کودکی به نام حسین، آشنا شدم تا کم کَمَک به درد غمش، مبتلا شدم مادر نهاد بر لب من مُهر کربلا تا وارث محبّت خون خدا شدم شیرینی و طراوت این عشق ناب را از شیر او چشیدم و چون غنچه، وا شدم تا دستِ درد، پیرهن عافیت درید با مرهم زیارت آقا، دوا شدم پوشانْد جامهی سیَهم در عزای او تا از سیاهی دل از آن پس رها شدم در هیأتی که پای به زنجیر عشق داشت هر سال مثل فاطمه، صاحب عزا شدم مادر! تو را سپاس! که با دست همّتت با برترین حماسهی خاک، آشنا شدم شاعر: نجاتی، پروانه پ.ن: دوستای عزیزم اگه این سه تا پست رو جابه جا میبینید باید تنظیمات اینستا گرام رو در حالت زبان انگلیسی تنظیم کنید. ۰ ۰ ۰ ۰#محرم_نزدیک_است #محرم_با_شادینک #کودک_خلاق #تربیت_دینی #امام_حسین #عمو_عباس #حسینیم
28 مرداد 1399 20:40:50
0 بازدید
شادینک
بسته ی رنگ آمیزی اربعین به همراه داستان زیبا ی #باران_پشمک نوشته ی خانم #کلر_ژوبرت امسال هم ما جاماندیم 😭😭 و برای اینکه خاطره ی اربعین برای بچه ها شیرین و جاودانه بماند این صحنه سازی از اربعین رو طراحی کردیم تا با رنگ آمیزی اش به سلیقه ی خودشون در ذهن شون ثبت بشه ... و یه خبر ویژه هم اینکه خانم ژوبرت عزیز زحمت کشیدن و اولش برامون امضا کردن و هدیه دادن . فقط تعداد کتاب های امضا دار بسیار محدود است . هزینه ی بسته استوری شد. با گذاشتن هشتک #یاحسین زیر پست ازمون حمایت کنید. قیمت با احترام ۱۸۵۰۰۰ #اربعین #سلام_بر_حسین #به_تو_از_دور_سلام #هرکس_به_طریقی_به_تو_می_پیوندد #یاحسین #شادینک #اسلام_برای_کودکان #خلاقیت #بازی #تربیت_دینی
30 شهریور 1400 18:21:50
11 بازدید
شادینک
ادامه ی داستان دوم: زنش که دید زهیر انقدر خوشحاله، بهش گفت: مبارکت باشه . آخه زن زهیر آدم خیلی خوب و باهوشی بود. همین که زهیر وارد شده بود، دیده بود که زهیر دوباره یادش اومده که چقدر عاشق امام حسینه. فهمیده بود که زهیر از این جا به بعد رو می خواد همراه امام حسین بره. زهیر هر چی داشت و نداشت به زنش بخشید و گفت تو برگرد پیش خانواده ت. من میخوام با امام حسین برم، هر جایی که میره. زن زهیر گفت: میشه من هم ببری؟ زهیر گفت: آخه اونجا جای زن ها نیست. اذیت میشی. من خیلی دوستت دارم، دوست ندارم اذیت شی. زنش گفت: باشه. پس میشه ازت یه خواهشی بکنم؟ فکر می کنین زنش چی میخواست؟ پول؟ این که نامه بنویسه؟ زود برگرده؟ نه… من که گفتم زن زهیر چقدر عاشق پیامبر بود. زهیر گفت: باشه، بگو چی میخوای؟ گفت: اون دنیا، پیش پدربزرگ امام حسین (یعنی پیامبر) منو یادت نره زهیر از کاروان خودش جدا شد و همراه امام حسین رفت. وقتی کاروان امام حسین به کربلا رسید یکی از دشمنان میخواست یکی از چادرها رو آتش بزنه. زهیر و چند نفر دیگه سریع رفتن سمتش و با شمشیرهاشون فراری ش دادن. اونا زهیر رو خوب می شناختن. یادتونه که گفتم، زهیر یه فرمانده جنگی خیلی معروف بود. یکی از آدم های سپاه دشمن گفت: عه! زهیر! تو که اصلا طرفدار حسین نبودی! تو که باهاش قهر بودی! حالا چرا داری براش می جنگی؟! زهیر گفت: می بینی که الان اینجام و با حسین هستم. تازه شما بودین که به حسین نامه نوشتین که بیا کمک مون کن! حالا شماها چرا باهاش میجنگین؟ من اومدم تا جونمو بدم، اما نذارم که به نوه ی پیامبر آسیبی برسونین. ظهر شد و جنگ شد. موقع نماز بود. امام حسین همراه یارانش ایستاد که نماز جماعت بخونن. اما ممکن بود وسط نماز دشمن بهشون حمله کنه. پس چی کار کردن؟ دو نفر با شمشیر ایستادن جلوی نماز جماعت، که اگر کسی خواست به نمازخون ها حمله کنه، ازشون دفاع کنن. یکی از اون دو نفر کی بود؟ آفرین، زهیر. زهیر تیرها رو با شمشیر و سپرش دور میکرد که یه وقت به امام حسین و یارانش که داشتن نماز می خوندن، نخوره. اون روز بالاخره زهیر به آرزوش رسید. در راه امام حسین شهید شد و اون دنیا بهترین جای بهشت رو نصیب خودش کرد. بهترین جای بهشت کجاست ؟. جایی که همهی آدم خوبا یادشون میاد چقدر عاشق امام حسین بودن! کی دلش میخواد توی بهشت با امام حسین باشه؟؟؟ بلند بگه یاحسین #داستان_نجات #کشتی_نجات_امام_حسین #شادینک #شادی_های_مذهبی
06 مهر 1399 14:08:55
0 بازدید
شادینک
«دحوالارض» را یکی از پربرکت ترین روزهای ایام سال می دانند چرا که طبق برخی #روایات زمین #کعبه و #حرم خدا، در این روز ظاهر گشته و گسترش یافته است. #شعر زیر در مورد #روز #دحوالارض برای بچه ها سروده شده: این زمین رنگارنگ ------ پر از گل های قشنگ کِی اومده به دنیا ------ کی می دونه بچه ها؟ بیست و پنج ذیقعده ------ زمین به دنیا اومد تولدش شد و اون ------ از زیر آب در اومد زمین از زیر کعبه ------ خاکش زده جوونه تا که بشه یه روزی ------ گهوارهی زمونه سال های بعد همون روز ------ اومده اند به دنیا حضرت ابراهیم و ------ بعدش حضرت عیسی چه جشن با شکوهی ------ برپا شده بچه ها تولد هر سه تا ------ مبارکه غنچه ها شاعر: ساجده طالبی #دحوالارض #روز_دحوالارض #روزه #هفتاد_سال #عبادت #شاد #شادینک #شادی #شادی_دینی_کودکان #کودک #برکت #۲۵ذی_القعده #بیست_و_پنجم #ذی_القعده
15 تیر 1400 00:37:39
2 بازدید
شادینک
0
0
به نام خالق یکتا یاسر پسریه که در بسته ی حسی غدیرمونه. اون با داستانی که مادرش براش میخونه توی ذهنش وارد برکه ی غدیر میشه و بابا ولی که منظور همون حضرت علی (ع) هست ستاره ای در دست یاسر میزاره ، ... ادامه ی داستان رو در بسته مون دنبال کنید.😅 #غدیر #غدیری_ام #شادینک #کودک #شاد #من #آدمک #چوب #بسته #حسی #ستاره #برکه #یاسر