chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🖑 یه بازی برای آشنایی با اعداد یک رقمی، دو رقمی و حتی سه رقمی. دست بازی یک بازی دونفره است. اول دست را روی کاغذ می گذاریم و دور تا دور آن رل می کشیم. بعد یک سری اعداد را مثلا ۱ تا ۷۰ را داخل آن، به صورت پراکنده می نویسیم. بعد برگه ها را جا به می کنیم. نفر اول یک عدد را اعلام میکند. مثلا ۲۳. نفر دوم باید بگردد و عدد را پیدا کند. در همین زمان نفر اول باید دورتا دور دست را رنگ کند. تا زمانی که نفر دوم عدد را پیدا کند. این بازی ادامه دارد تا کل دور دست رنگ شود. #بازی_ریاضی #کلاس_دومی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
10 دی 1397 10:34:28
0 بازدید
chamran_kids
#ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت دوم . تابستان اول/ در جستوجوی یخچالهای ایسلند . یکی از رؤیاهای بزرگم، نوشتن یک رمان بلند بود. 11سالم بود، چند تا برگه کوچک A6 در کمد پیدا کردم، همه را باهم منگنه و یک دفترچه درست کردم. یک نقاشی روی جلدش کشیدم و یک عنوان دهانپُرکن برایش گذاشتم. «در جستوجوی یخچالهای ایسلند». حالا یکی نبود بگوید: چرا این اسم رو گذاشتی؟! یخچال به درد کی میخوره که بره دنبالش. ولی من در همان عالم نوجوانی فکر میکردم کلاً جستوجو جالبترین کار دنیاست، حالا جستوجوی چیزهای عجیبتر، جالبتر هم هست. اسمهای خارجی برای شخصیتهای داستانم گذاشته بودم که رمانم جذابتر بشود. اسمهایی مانند تام، جیم، سام و .... خواهرم دست به نوشتنش خیلی بهتر از من بود. سرعتش هم بیشتر بود. یک روز قصهای که در ذهنم بود را برایش تعریف کردم و او هم نوشت. 16صفحه شد. به همه پز میدادم که «من یه داستان 16صفحهای نوشتم، تازه هنوزم تموم نشده.» . بعد از این تجربه خوب، به خاطر علاقهای که به داستان داشتم، کتاب داستانهای خواهر و خالهام که خیلی کتابخوان بودند را میگرفتم و میخواندم. کلاً معروف شده بودم به اینکه در هر حالتی کتاب میخوانم، حتی در خیابان. سالها بعد که دانشجو شدم استاد دانشگاهمان چند بار به من گفت که در خیابان مرا در حال کتاب خواندن دیده و هرچه برایم دست تکان داده و سلام کرده، من متوجه نشدم. خواندنم خیلی کند بود، ولی در همان تابستانهای کودکی، تعداد زیادی کتاب و فیلمنامه از نویسندههای مختلف را خواندم. کتابی خواندم که در آن چند نوجوان، یک انجمن مخفی درست کرده و اشعارشان را برای هم میخواندند و این کار برایم همیشه یک آرزو بود. در دانشگاه از همان سال اول سعی کردم نمایشنامه و داستان بنویسم. الآن چند تا کتاب داستان و شعر کودک نوشتم. نوشتن برایم دوستداشتنی است. همین مهارت نوشتن، در پایاننامه، نامهنگاریهای اداری، ارائه گزارش کار، تدریس و تدوین کتابهای علمی پژوهشی کلی کارم را راه انداخته و باعث شده محتاج کسی نباشم. . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 . #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها
26 تیر 1399 18:26:32
1 بازدید
chamran_kids
🌙 این بار مهمان خانواده های چمرانی بودیم...پدرها، مادرها و چمرانی های کوچک... یک افطاری ساده و با صفا در کنارهم در گوشه ای از طبیعت زیر آسمان خدا... ما همه با هم یک خانواده ایم، خانواده ی بزرگ شهید چمران... #افطاری #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #چمرانی_ها #محفل_خانوادگی
05 خرداد 1398 07:44:39
0 بازدید
chamran_kids
خبر خبر خبر ویژه‼️‼️ 🎊اومدیم با یه مسابقه ی جذاب عید غدیری🎊 🟢این بار قراره که شما برامون بگید: ⁉️بهترین و خلاقانه ترین عیدی برای بچه ها تو این روز بزرگ چی میتونه باشه؟🤔 چیزی که عیدی گرفتید و همیشه تو ذهنتون مونده و دوستش داشتید یا حتی چیزی که دلتون میخواسته خودتون انجام بدید و به بچه ها عیدی بدید و شرایطش پیش نیومده‼️ همین الان برامون بنویسید تا هم با ایده های جذاب همدیگه اشنا بشیم، هم این که به ۴تا از بهترین ایده ها 🔴کارت هدیه ۲۰۰هزار تومنی میدیم🔴😍 این هدیه کمک هزینه ی تهیه ی عیدی هست‼️ و شما باهاش میتونید تو این روز قشنگ چند تا بچه ی دیگه رو هم خوشحال کنید🌺🙏🏻 منتظر کامنت ها و ایده های جذابتون هستیم⬇️ #عید_غدیر #مسابقه #جایزه #هدیه #عید #کادو #معلم #مدرسه #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست
23 تیر 1401 05:04:16
0 بازدید
chamran_kids
#ورق_بزنید . #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره 📝قسمت سوم . تابستان دوم/ از فیل اسباببازی تا تابلوی دیواری . پسرعمهام ارهمویی و تخته سهلا گرفته بود، وسایل مختلف درست میکرد و بین اقوام و دوستان میفروخت. من و برادرم هم دیدیم عجب اتفاق جالبی است، هم کار میکنیم و پول درمیآوریم، هم میتوانیم با چوب همهچیزهای خفنی را که دوست داریم تولید کنیم. روزهای اول وسایل خیلی ساده درست کردیم. طرحش را هم از پسرعمهام گرفته بودیم. یک فیل ساده و یک اردک. هرکدام سه یا چهار قطعه داشتند و سرهم میشدند. بعد از اتمام ساخت، آنها را فروختیم. مدتی که گذشت یک کتاب پیدا کردیم پر از الگو، البته مقوایی بود، ولی همه الگوها را میشد با تخته سهلا اجرا کرد. یادم است پیچیدهترین پروژهای که انجام دادیم اسکلت یک دایناسور گیاهخوار بود که نزدیک به 100قطعه داشت. بعد از تمام شدن، دایناسور را به آزمایشگاه مدرسهمان فروختیم. البته یادم نیست پولش را دادند یا نه! من میساختم و داداشم بازاریاب بود. بعد از مدتی دیدیم کسانی که از ما خرید میکنند، محدود به فامیل و همسایهها هستند و آنهم به خاطر این است که دل ما نشکند. واقعیت این بود که همسایهها و فامیل، به اسکلت دایناسور یا اردک نیاز نداشتند، پس رفتیم سراغ تولید وسایل کاربردی. زیر قابلمهای، زیر استکانی و .... ساختیم که بازار نسبتاً خوبی داشت. روی چوبها را روغن جلا میزدیم که هم زیباتر شوند و هم خراب نشوند. آخرین پروژههای آن تابستانمان هم تابلوی آیات، احادیث و اسامی الهی و ائمه بود. از کتابهای معماری پدرم، الگوی کتیبهها، گِرهها و اسلیمیها را کپی کردیم، روی چوب چسباندیم و اره کردیم. یک تابلوی مزین به اسم محمد رسولالله صلیالله علیه و آله را آن موقع ( 20سال پیش) 5000تومان به یکی از همسایههایمان فروختم. 5000 تومان خیلی پول بود برای ما! ساخت این تابلو نزدیک به یک ماه زمان برد. چون تابلواش 50تا حفره داشت که باید سر هرکدام، اره را باز میکردم و میبستم. یکبار پدرم ما را به کارگاه چوب حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام برد. فوقالعاده بود. درهای حرم را درست میکردند. بوی چوب گردو و عناب حس خوبی به آدم میداد. ابزارهایی که داشتند و کارهایی که انجام میدادند، خیلی پیچیده و عظیم بود. از آن روز یکی از رؤیاهایم این شد که یک روز بتوانم درِ یکی از حرمها را درست کنم. جایی که زائرها آن را میبوسند. . ادامه مطلب در کامنت اول👇 #تابستانه #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها #نجاری
28 تیر 1399 18:32:34
0 بازدید
chamran_kids
🏴 🏴 هر قصه ای روزی تمام می شود، جز قصه ی امام حسین ع ... #سرباز_حسینم #محرم #نمایشگاه_عطر_سیب #کودک #هیئت_کودک #نمایشگاه_عطر_سیب
19 شهریور 1398 14:23:31
0 بازدید
ادمین چمران
0
1
از جمله خاطراتی که برای همیشه، شیرینی آن در ذهن بچه ها میماند، همین دور هم جمع شدنها و فعالیتهایی است که بهصورت جمعی در خانواده انجام میشود. پس از این فرصتها و فرصت ویژه #ماه_مبارک_رمضان استفاده کنیم. خوب است در منزل جلسه برگزار کنیم و مسئولیتهایی را مشخص کرده و بین اعضای خانواده تقسیم کنیم. اذانگو، #مکبر ، چیدن جانمازها، پخش قرآن و #مفاتیح و خواندن دعای پس از نماز ازجملهی این فعالیتها میتواند باشد؛ خوب است این مسئولیتها گردشی باشد و هریک از اعضا، مسئولیتهای مختلف را تجربه کنند. پیشنهاد ما هم این بود که برای بخش عبادت، کارت مسئولیت طراحی کنید و کارتها را با نقاشیهای بچهها زیباتر کنید. راستی یادتان باشد کارهایی را که هر فرد لازم است در هر بخش انجام شود، پشت برگهها بنویسید تا وظایف هر فرد مشخص شود. مربی: مهری حدادی #چمرانی_ها #تربیت_دینی #ادبستان_دخترانه #ماه_رمضان #تربیت_صحیح_فرزند #تربیت_فرزند #کودکانه #شب_قدر