پست های مشابه

chamran_kids

🌱 ✅ عبیدالله بن عتبه چنین می گوید: ‌ «نزد حسین بن علی(ع)بودم که علی بن حسین(ع) وارد شد. حسین(ع)، امام سجاد(ع) را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید. میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت باد، چقدر خوشبو و زیبایی!» ‌ 🎉تولد بابا حسین، بابای همه ی بچه ها مبارک... 💡 می تونیم ماهم امروز رو جشن بگیریم. برای بچه ها هدیه بگیریم، باهم پارک بریم و به آنها محبت کنیم. و خلاصه یه خاطره ی خوب تو ذهنشون ماندگار کنیم. #چهار_ساله_ها #اردو #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

20 فروردین 1398 05:05:59

0 بازدید

chamran_kids

. سفالگری یه هنره و پای ثابت پروژه های هنری دخترهای چمرانی.😊 . دخترهای چمرانی تو کلاس دوم کار با سفال رو به صورت متمرکز تر تجربه کردن و دست سازه های زیادی ساختن. یه بار هم از کارگاه سفال بازدید کردن‌ و برای خودشون چیزهای متفاوت مثل گوشواره درست کردن. . یکی از پروژه های هنر، مربوط به شهادت سردار عزیز و بزرگمون بود. دخترها تصمیم گرفتن برای عکس هاشون قاب سفالی درست کنن. . قاب ها با وردنه هایی که با لوله ی دستمال کاغذی ساخته شده بود و با چسب تفنگی روش طرح های مختلف کشیده شده بود، صدف و وسایل مختلف، نقش خوردند. . پروژه ی هنر چمرانی ها، طیف گسترده ای داره.🙃 . هنر از فعالیت هاییه که میشه در کنار قالب لطیفش، نه تنها مطالب درسی، بلکه ارزش ها،عقاید و الگو ها رو به بچه ها منتقل کرد. . #پروژه_هنر#هنرمندان_کوچک #هنر #دختران_چمرانی #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #قاب_عکس#سفالگری

13 شهریور 1399 19:46:16

0 بازدید

chamran_kids

. 📝قسمت اول . ما دخترانی هستیم که در فاصله بین سالهای ۶۰ تا اواخر ۶۹ متولد شدیم. پس طبیعی است که به ما بگویند: دختران دهه شصتی. ما بنا بر سالی که متولد شدیم، درگیر ماجراهایی بودیم که هر کدام از آن ماجراها برای یک دهه کافیست. در سالهای کودکی ما حزب جمهوری منفجر شد، رئیس جمهور و نخست وزیر کشور ترور شدند، امام خمینی فوت کرد و اینها تازه اتفاقات درشت زمان کودکی ماست. چون در تمام این سالها جنگ و بمباران هم‌بوده و ترور پشت ترور. پس با این تفاسیر همیشه در حال شرکت در راهپیمایی یا تظاهرات یا تشییع جنازه شهدا یا جشن بازگشت آزادگان و خلاصه یک رویداد مذهبی اجتماعی_سیاسی بودیم. فرقی نمی کرد مذهبی و انقلابی باشیم یا ضدانقلاب و غیر مذهبی، از شیری تغذیه کردیم که پر از نگرانی، اضطراب، ابهام و ناراحتی بود. البته نمیدانم کنار این غم و غصه ها، چقدر چیزهای دیگر در شیرمان مخلوط شده و رشدمان داده است؛روحیه شجاعت خانواده هایمان، ایمان و اعتقادی که به کارشان داشتند، انگیزه ای که در وجودشان حفظ کرده بودند و از همه مهمتر مقاومتشان! به هر حال ما باهر شرایطی بود بزرگ شدیم و از اواخر سال ۶۷ به بعد قرار شد دختران دهه شصتی به مدرسه بروند..... . ادامه دارد... . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #دختران_دهه_شصتی #تربیت_دخترانه #دهه_شصتی_ها_نسل_سوخته_نیستند #بالاخره_زنده_موندیم_و_بزرگ_شدیم_چه_بزرگ_شدنی #مدرسه_رفتنمان_خودش_حکایتیه #دهه_شصت #دهه_شصتیها

10 تیر 1399 18:32:25

0 بازدید

chamran_kids

📖 برادرلی چاکرز، پشت میزش، ته کلاس...ردیف آخر...صندلی آخر نشست.‌هیچ کس در صندلی کناری یا جلویی او ننشسته بود.برادلی جزیره بود. اگر میشد میرفت و تو کمدِ کلاس جا خوش میکرد. در آن صورت دیگر ناچار نبود صدای خانم ایبل را بشنود. گمان نمیکرد خانم ایبل کَکَش هم بگزد.شاید او هم دلش میخواست برادلی جلوی دیدش نباشد، بقیه ی کلاس هم همینطور. برادلی در کلُ فکر می کرد اگر تو کُمد می نشست، همه را خوشحال تر می کرد، اما افسوس که صندلی اش در کمد جا نمیشد.... برادلی همچین پسری بود.پسری که به معلم کار نداشت. به هم کلاسیهایش هم همینطور. تمام زنگ جغرافیا مشغول قیچی کردن نقشه اش بود، تکلیف نمی نوشت و به دروغ در خانه گفته بود جزء شاگردهای ممتاز کلاس است... ‌ پدری سختگیر دارد که تهدیدش میکند اگر خوب درس نخواند او را به مدرسه شبانه روزی نظامی میفرستد و مادری دارد که میداند برادلی در مورد خودش در مدرسه، راست نمیگوید ولی نمیداند دقیقا اوضاع او چطور است چون پسرش هر بار به بهانه ای نمیگذارد او را به مدرسه برود و نامه ها را به دستش نمیرساند... ‌ ولی این بار خانم ایبل، معلم برادلی، دست به کار شده و به خانه شان زنگ میزند و مادرش را رسما به مدرسه دعوت میکند. بهانه های برادلی فایده ندارد و بالاخره ملاقات صورت میگیرد... ‌ ادامه دارد... ‌ پ.ن: هیچ وقت در زمان تحصیلتان برادلی بودید یا یک برادلی را از نزدیک دیدید؟ ‌ #مدرسه_آرزوها #مدرسه #دانش_آموز #مدرسه_خوب #مدرسه_بد

30 دی 1399 15:53:11

0 بازدید

chamran_kids

📢 🏴 ما اینجا هستیم... ‌ ✨نمایشگاه عطر سیب✨ ‌ ✅ غرفه کودک همراه با نقاشی روی رول، خانه شن، بازیهای فکری، گل بازی، قصه گویی و پرده خوانی، عروسک سازی، شعرخوانی، اوریگامی و ‌ ثبت یک خاطره خوب از هیئت برای کودکان ‌ 📅 زمان: ۵ الی ۱۱ شهریور، ⏰ در دو سانس: ۱۰ الی ۱۵ و ۱۶ الی ۲۰ ‌ 📍مکان: بزرگراه جلال آل احمد،کوی نصر،انتهای خیابان علیدادی،ضلع جنوبی بوستان گفتگو،نمایشگاه بوستان گفتگو،انتهای سالن،غرفه حسینیه کودک شهید چمران. ‌ #هیئت_کودک #محرم #نمایشگاه_عطر_سیب #کودک #چمرانی_ها

05 شهریور 1398 17:46:57

0 بازدید

chamran_kids

☀ از آسمان ها روی زمین آمدیم، جایمان شد آغوش مادرهایمان... بزرگ شدیم کم کم راه افتادیم، دویدن یاد گرفتیم و پریدن. پنج ساله شدیم وارد حسینیه کودک شهید چمران شدیم و باز هم بازی کردیم... پیش دبستانی رفتیم.... یک سال دیگر هم گذشت شدیم کلاس اولی، دیگر فقط بازی نمی کردیم کارهای مهم دیگری هم بود که باید انجام میدادیم کتابهای زیادی را باید میخواندیم حتی کتابهای زیادی را هم باید می نوشتیم. بزرگ‌تر شدیم... و شدیم همین جمع هشت نفره بچه های کلاس دوم، بزرگ‌ترین بچه های ادبستان دخترانه حمزه دوران... چمیار شدیم گاهی به آشپزخانه رفتیم، گاهی خدمات و کتابخانه... بعضی از روزها هم باید با بچه های کوچکتر بازی می کردیم. یک شب که همه خوابیدیم خواب دیدیم بزرگ‌تر شده ایم ولی هنوز در چمران درس میخوانیم، کارهایمان هم بزرگ‌تر شده بود، یک روز در هفته مسئول پختن ناهار کل مدرسه بودیم، خرید مواد غذایی هم با خودمان بود. یک چرخ خیاطی بزرگ در کلاس داشتیم و برای بچه هایی که از ما کوچکتر بودند خیاطی می کردیم و لباس می دوختیم، کتابخانه بزرگی در کلاسمان بود که گاهی وقتها بعد از ظهر ها که همه رفته بودند در مدرسه می ماندیم و کتاب می خواندیم. شده بودیم معلم کوچکتر بچه های محله، بعضی از روزها را به پارک می رفتیم و به بچه ها درس می دادیم. کارهای هنری مان روز به روز بهتر می شد، کلاس ما شده بود شبیه کلاس هنرمندان انقدر که از سفال و مجسمه و نقاشی و کلاژهای مختلف در شده بود... باز هم بزرگ‌تر شدیم انقدر که در آغوش همه ما بچه هایمان بود..... تصمیم گرفتیم مدرسه ای بسازیم مثل ادبستان حمزه دوران تا بچه هایمان آنجا به اندازه ما کودکی کنند و به وقت بزرگ شدن آنقدر بزرگ شوند که از پس هر کاری بر بیایند... ‌ پ.ن: بخشی از نمایش نامه ی کلاس دومی ها در #جشن_تکلیف و بندگی شان #کلاس_دومی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #نماز

08 اردیبهشت 1398 10:59:40

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

با بچه ها برای روز مادر چیکارکنیم؟ 🤩😎 . ورق بزنید و بخونید⬆️😉 ✅این پست رو ذخیره کنید و برای معلم ها بفرستید تا با دانش آموزانشون حتما انجام بدند🥰 . پ. ن: راستی، مامان های نازنین و خانم های مهربون، روزتون مبااارک😍❤🤗 #روز_مادر #ولادت_حضرت_زهرا #پیشنهاد_فعالیت #هدیه_روز_مادر #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #حسینیه_کودک_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

با بچه ها برای روز مادر چیکارکنیم؟ 🤩😎 . ورق بزنید و بخونید⬆️😉 ✅این پست رو ذخیره کنید و برای معلم ها بفرستید تا با دانش آموزانشون حتما انجام بدند🥰 . پ. ن: راستی، مامان های نازنین و خانم های مهربون، روزتون مبااارک😍❤🤗 #روز_مادر #ولادت_حضرت_زهرا #پیشنهاد_فعالیت #هدیه_روز_مادر #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #حسینیه_کودک_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن